آن کس که حقیقتی را می داند و پنهان می کند، تبهکار است. برتولت برشت

بنی آدم اعضاء یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند- جو عضوی بدرد آورد روزگار ، دگر عضوها را نماند قرار

۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

» میرحسین و کروبی بازداشت و به زندان حشمتیه منتقل شده‌اند


چکیده : طبق آخرین اطلاعات رسیده از منابع موثق به کلمه، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه همسران خود، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، دستگیر شده و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده‌اند .

میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، دستگیر شده و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده‌اند.
طبق آخرین اطلاعات رسیده از منابع موثق به کلمه، بازداشت و انتقال آنها به زندان قطعی است اما زمان دقیق انتقال آنها همچنان مبهم است.
پیش از این و در دو هفته گذشته، مقامات کشور در مورد محدودیتها و نحوه‌ی حصر همراهان جنبش سبز سکوت اختیار کرده بودند. این مساله به مبهم شدن فضا و گمانه‌زنی‌ها دامن زده بود. دختران میرحسین نیز بارها با مراجعه به کوچه اختر، با پاسخ‌های مبهم و متناقض روبه‌رو شده بودند، و امکان هیچ‌گونه تماسی نیز برای ارتباط با پدر و مادرشان فراهم نشده بود. همچنین چراغ‌های خانه نیز در این چند روز خاموش بوده است. به نظر می رسد عدم اجازه تماس با  خانواده‌ی موسوی و کروبی برای مطلع نشدن آنها از مکان موسوی و کروبی بوده است. این  بی‌خبری و نیز مسئولیت‌ناپذیری مقامات در پاسخگویی، به برخی اخبار در روزهای گذشته دامن زده بود.
از سوی دیگر، سحام نیوز سایت نزدیک به مهدی کروبی نیز اظهارات یکی از همسایگان مهدی کروبی را نقل کرده بود که می‌گفت: نیمه شب پنج شنبه شاهد حضور هشت ماشین ون نیروهای امنیتی در مقابل ساختمان و ورودی پارکینگ منزل آقای کروبی بوده و پس از دقایقی همگی به همراه یک ماشین که از داخل پارکینگ درآمده محل را ترک کرده‌اند.
در این حال امروز و پس از اظهارات متناقض و مبهم دادستان کل کشور در مورد حصر و اعمال محدودیت بر آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان، آنچه مشخص شده، این است است که: نخست‌وزیر هشت سال دفاع مقدس و رییس دو دوره مجلس شورای اسلامی به همراه همسرانشان و به دستور مقامات عالی کشور بازداشت و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده اند.

۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

مازیار خسروی، روزنامه‌نگار زندانی، در بیمارستان تحویل خانواده خود شد


مازیار خسروی، روزنامه‌نگاری که تازه از زندان آزاد شده، به دلیل سکته ناقص قلبی در بیمارستان بستری شد.
به گزارش کلمه، این روزنامه نگار که روز ۲۲ بهمن در روزنامه شرق بازداشت شده بود پس از ۱۳ روز در حالی که وضعیت جسمانی‌اش به شدت نامناسب بود با قید کفالت آزاد شد. خانواده این روزنامه‌نگار، وی را در بیمارستانی وابسته به وزارت اطلاعات تحویل گرفتند و پس از آن وی را در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان دیگری بستری کردند.
دبیر بین‌الملل روزنامه شرق سابقه دوبار سکته و جراحی قلب را دارد که در زندان به دلیل عدم دسترسی به داروهایش و عدم رسیدگی مناسب، دچار سکته ناقص قلبی و لختگی خون در قلب شده است و اکنون در سی سی یو بستری است.

ضرب وشتم شدید برادرزاده ‌هاشمی رفسنجانی برسر مزار مادرش


تنها سه روز پس از فحاشی ناموسی به دختر آیت الله هاشمی و حمله باشوکر به نوه های وی، برادرزاده رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که بر سر مزار مادر خود در حرم حضرت عبدالعظیم حضور یافته بود، به شدت ضرب و شتم شده و راهی بیمارستان گردید.
به گزارش خبرنگار آینده، پس از درگذشت همسر قاسم هاشمی برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی، در مراسمی که روز سه شنبه در محل دفن وی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برگزار شد، دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد فحاشی ناموسی و بسیار رکیک دو تن از لباس شخصی ها قرار گرفت و دوتن از نواده های او که برای جلوگیری از تعرض لباس شخصی ها به دختر هاشمی دخالت کردند، با شوکر مورد حمله قرار گرفتند.
سه روز پس از این اقدام، عصر پنجشنبه ناصر هاشمی، برادرزاده آیت الله هاشمی رفسنجانی که بر سر مزار مادر خود حاضر شده بود، هنگام تحویل ویلچر یکی از بستگان در حرم با فحاشی لباس شخصی ها مواجه شده و وقتی پاسخ آن ها را می دهد، به شدت مورد حمله و ضرب و جرح قرار گرفته و از ناحیه سر، سینه و دست ها مصدوم و راهی بیمارستان می گردد.
گفته می شود علیرضا توکلی بینا، فرزند مشاور سابق دکتر احمدی نژاد و شوهر خواهر ناصر هاشمی که در صحنه حضور داشته، برای نجات وی از دست لباس شخصی ها وارد عمل شده که وی نیز به همراه ضیایی از دیگر اقوام، مورد مهرورزی لباس شخصی ها قرار می گیرد.

۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

امیرارجمند: نگذاریم تجمع اول اسفند را به خشونت بکشند

باید به این موضوع تاکید کنم که تقویت دستاوردها مستلزم حفظ اصولی است که جنبش از ابتدا بر آن‌ها استوار بوده است؛ یعنی تاکید بر این که مبارزه ما یک مبارزه مسالمت‌آمیز است و باید تمام تلاش‌مان را انجام دهیم تا از رادیکال شدن بی منطق و بی دلیل جنبش جلوگیری کنیم. باید حرکات‌مان بر پایه منطق و درایت استوار باشد اما همراه با صبر و استقامت
کلمه
مشاور میرحسین موسوی با اشاره به نامه منتسب به جمعی از فرماندهان سپاه، امیدوار است که آن‌ها کنار مردم بایستند، و می گوید: مردم باید در شعارهای خود از سپاه و نیروهای انتظامی بخواهند که در کنار انها باشند. یادمان نرود که ما با مخالفان خود دشمن نیستیم، ما با استبداد و سرکوب مردم مخالفیم.
در روزهایی که روند تحرکات جنبش آزادی‌خواهانه مردم پس از برپایی راهپیمایی پرشمار ۲۵ بهمن، بار دیگر شتاب گرفته است و مردم خود را برای برپایی مراسم خاکسپاری شهدای آن روز آماده می‌کنند، اخباری که از حصر رهبران جنبش سبز می‌رسد شور این روزها را با نگرانی توام کرده است.
میرحسین موسوی از روز ۲۵ بهمن به همراه همسرش در حصر خانگی به سر می‌برد و مهدی کروبی نیز از هر گونه ارتباطی با خارج از فضای خانه، منع شده است. مشاور حقوقی میرحسین موسوی دلیل اصلی این عکس‌العمل حاکمیت در قبال رهبران جنبش را پیروزی بزرگ مردم در ۲۵ بهمن ماه می‌داند.
او که از ۲۵ بهمن به عنوان “پیروزی بسیار بزرگ” مردم یاد می‌کند، بار دیگر تاکید دارد که “جنبش مردمی و مستقل ایرانیان حتی با دستگیری رهبران جنبش هم متوقف نخواهد شد.”
جرس با اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی و استاد حقوق، درباره دستاوردهای راهپیمایی ۲۵ بهمن، فراخوان راهپیمایی اول اسفند ماه و همچنین حصر رهبران جنبش سبز به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می خوانید:
با گذشت یک سال از به خیابان کشیده شدن اعتراضات مردم، گزارش‌ها از ایران حاکی است که راهپیمایی ۲۵ بهمن به دعوت آقای موسوی و کروبی در تهران و حتی شهرستان‌ها با وجود سرکوب شدید و ایجاد فضای امنیتی کامل در شهر، با استقبال بسیار گسترده مردم مواجه شد. از نظر شما این راهپیمایی مردمی چه دستاوردی را برای جنبش به همراه داشت؟
استقبال بسیار خوبی صورت گرفت و می‌توانیم بگوییم که پیروزی بسیار بزرگی برای مردم بوده است وبه نظر من وظیفه تمام فعالین جنبش سبز حفاظت از دستاوردهای این پیروزی است و باید با اقدامات بعدی خود سعی در گسترده و فربه کردن آن داشته باشیم و از هر عملی که موجب تقلیل یا آسیب زدن به این نتایج می‌شود امتناع کنیم.
باید به این موضوع تاکید کنم که تقویت دستاوردها مستلزم حفظ اصولی است که جنبش از ابتدا بر آن‌ها استوار بوده است؛ یعنی تاکید بر این که مبارزه ما یک مبارزه مسالمت‌آمیز است و باید تمام تلاش‌مان را انجام دهیم تا از رادیکال شدن بی منطق و بی دلیل جنبش جلوگیری کنیم. باید حرکات‌مان بر پایه منطق و درایت استوار باشد اما همراه با صبر و استقامت.
همچنین باید به بعضی از گروه‌ها که نه جایگاهی در میان مردم دارند و نه تاثیری بر جنبش،اجازه نداد برای رسیدن به اهداف خودشان از فرصت استفاده کنند و با به خشونت کشیدن تظاهرات و تجمعات اهداف‌ خاص خودشان را پی بگیرند و به این نحو سرکوب از جانب اقتدارگر و کارگزار خشونت را موجه کنند.
در آستانه ۲۵ بهمن و بعد از آن فشارها و محدودیت‌ها به رهبران جنبش سبز به طرز فزاینده‌ای زیاد شد، تا جایی که امروز وبسایت کلمه از بی‌خبری مطلق و قطع تمام کانال‌های ارتباطی میرحسین موسوی خبر داده و آقای کروبی هم در وضعیت مشابهی هستند. از نظر شما حاکمیت از این رفتارهای تند در قبال رهبران جنبش سبز، نتیجه‌ای خواهد گرفت؟
به هر حال حاکمیت حدود دو سال سرکوب کرد و به زندان انداخت و حتی از تجاوز به جوانان ما در زندان ابا نکرد. اما دید که جنبش همچنان زنده است و تظاهرات ۲۵ بهمن نشان داد که به رغم تمام اقداماتی که برای حاکم کردن ترس بر جامعه انجام دادند، جنبش همچنان زنده و پرطراوت است. این موضوع باعث ترس بسیار شدید و لرزش کودتا گران شد و یکی از راه‌هایی که پیش روی آنان بود قطع کامل ارتباط رهبران جنبش بود. بدون توجه به این که این قطع ارتباط نمی‌تواند مانع از طی ادامه‌ی راه توسط مردم باشد و همان‌طور که آقای موسوی هم قبلا گفته‌ و بارها نیز تاکید داشته‌اند که این جنبش کاملا مردمی و خودجوش و مستقل است و با اتکا به قدرت مردم حرکت می‌کند و حتی دستگیری رهبران هم نمی‌تواند در توقف آن موثر واقع شود. به هر حال از نظر من دلیل اصلی این عکس‌العمل حاکمیت، پیروزی بزرگ مردم در ۲۵ بهمن ماه بود.
‌آقای ارجمند، از آخرین وضعیت آقای موسوی و خانم رهنورد چه اطلاعی دارید؟
محدودیت‌ها برای آنان بسیار شدید شده است و آن‌ها در حال حاضر در بازداشت خانگی به سر می‌برند. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که غذای آقای موسوی و خانم رهنورد از سوی نیروهای امنیتی تهیه می‌شود و ما از این جهت بسیار نگران هستیم. با توجه به این که آن‌ها خودشان نمی‌توانند مواد غذایی تهیه کنند، نمی‌دانیم که از آن‌چه از سوی نیروهای امنیتی تهیه می‌شود، استفاده می‌کنند یا خیر، و به هر صورت ما بسیار نگران وضعیت آن‌ها هستیم و تاکید می‌کنیم که مسئولیت حفظ سلامت آن‌ها به عهده نیروهای حکومتی است و این نوع رفتار شایسته نظامی که ادعای رافت و ارزش‌های والای اسلامی را دارد نیست که با رهبران قشر عظیمی از کشور این گونه رفتار کند.
فکر می‌کنید حاکمیت تا چه زمانی خواهد توانست به حصر رهبران جنبش سبز ادامه دهد و فضا را برای آنان تا این حد امنیتی نگه دارد؟
امیدواریم که هر چه زودتر سر عقل بیایند و رفتار دیگری را پیشه کنند؛ مطالبات مردم را قبول کنند و با مردم به گفت‌وگو بنشینند و با تامین مطالبات بر حق مردم وضعیت از این حالت خارج شود و ما بتوانیم یک نظام دموکراتیک داشته باشیم که در آن توسعه و حقوق بنیادین شهروندان رعایت شود.
ارزیابی شما از چگونگی برگزاری راهپیمایی اول اسفند ماه که با فراخوان راه سبز امید قرار است به مناسبت مراسم روز هفت شهدای ۲۵ بهمن شکل بگیرد، چیست و فکر می‌کنید حکومت این بار هم با همان شدت پیشین به سرکوب اعتراضات مردمی اقدام کند؟
به نظر من بزرگداشت شهدای جنبش در یک مراسم غیردولتی و خودجوش و مردمی خواست مشروع و عمومی است. و در همین راستا است که انشالله با رعایت اصول همیشگی جنبش یعنی آرامش و اصول مبارزه مسالمت‌آمیز برگزار خواهد شد و با توجه به سنت‌های دیرینه مردم ما در بزرگداشت‌ شهدا، به نظر می‌رسد استقبال مناسبی صورت بگیرد و از نظر من، همه‌ی ما باید باز هم توجه کنیم که فرصت در اختیار نفوذی‌های خشونت‌طلب نگذاریم تا جریان این تجمعات مردمی را از مسیر اصلی خود خارج کنند.
امروز روزنامه دیلی‌تلگراف انگلیس، نامه‌ای منسوب به عده‌ای از افسران سپاه پاسداران را منتشر کرد که در آن تیراندازی به سوی مردم “غیرشرعی” عنوان شده بود. با توجه به سابقه سپاه و نقش این ارگان حکومت در سرکوب‌های پیشین اعتراضات مردمی، تا چه حد احتمال صحیح بودن این نامه را می‌دهید؟
نباید همیشه تنها به جنبه منفی قضایا نگاه کرد و نباید سپاه و بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی را یک دست کنیم و یادمان نرود که سپاه با نقشی که در جنگ ایران و عراق داشت جای خوبی در دل مردم دارد و ما امیدواریم که بدنه‌ی سپاه و آن دسته از فرماندهان سپاه که الوده به مسائل اقتصادی و قدرت طلبی نشده اند اجازه ندهند که تفکر مردم نسبت به کل سپاه تغییر کند و از یک نیروی حامی مردم به یک نیروی سرکوبگر تبدیل شود. امیدواریم این فشارهای سپاه را به سمت و سویی حرکت دهد که در کنار مردم باشد و همان‌طور که انتظار می‌رود در تحقق خواست مردم و مطالبات دموکراتیک آنان شرکت کند و نه در سرکوب مردم.
جدا از این که این نامه منسوب به افسران سپاه، حقیقی است یا نه، باید امیدوارم باشیم تا مردم همه سپاهیان را با یک چوب نرانند و از سوی دیگر امیدوار باشیم تا آن‌ها کنار مردم بایستند.مردم باید در شعارهای خود از سپاه و نیروهای انتظامی بخواهند که در کنار انها باشند. یادمان نرود که ما با مخالفان خود دشمن نیستیم ما با استبداد و سرکوب مردم مخالفیم.

«پیوستن دیپلمات ارشد کنسول ایران در ایتالیا به سفارت سبز»

روز شنبه، 19 فوریه 2011 ، بر اساس گزارش‌های منتشر شده، احمد ملکی، دیپلمات ارشد ایران در سرکنسول‌گری میلان –ایتالیا پس از کناره‌گیری از سمت خود به سفارت سبز، کمپین دیپلمات‌های معترض سفارت‌ها و کنسول‌گری‌های جمهوری اسلامی، پیوسته است.
به گزارش کمپین سفارت سبز، روز گذشته، احمد ملکی، با باقی مانده یک‌سال و نیم از دوره ماموریتشان در ایتالیا در اعتراض به وضعیت معترضان در ایران و عمل‌کرد دولت جمهوری اسلامی از سمت خود کناره گرفته و به سفارت سبز پیوسته است.
وی در اولین پیام خود اظهار داشت: «من با میل و اراده خود، به شما هم‌وطنان شجاع و آزادی‌خواه میهنم، می‌پیوندم تا ثابت کنم‌؛ فقط این قشر اکثریت قریب به اتفاق مردم عادی ایران نیستند که به حاکمیت معترضند، بلکه در صف بالای هرم قدرت و حاکمیت نیز اکثریت از وضع موجود، و سرکوب بی‌رحمانه مردم و تعطیل دموکراسی، آزادی، حقوق بشر در ایران عزیز ما ناراضی بوده‌، خواهان انحلال و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و جای‌گزینی آن با نظامی مردم سالار، آزاد و سکولار، بر اساس آرای مردم‌، طی یک رفراندم عمومی تحت نظارت بین‌المللی هستند.»
لازم به ذکر است که جلسه معارفه وی در یک کنفرانس مطبوعاتی، با شرکت مسوول و سخن‌گوی کمپین، محمد‌رضا حیدری برگزار شد.

۱۳۸۹ بهمن ۲۸, پنجشنبه

حرف حق

شنیده‌ایم که محمود غزنوى، شب دِى
شراب خورد و شبش جمله در سَمور گذشت
گداى گوشه ‏نشینى لب تنور گرفت
لب تنور بر آن بینواى عور گذشت‏
على الصّباح بزد نعره‏اى، که اى محمود
شب سَمور گذشت و لب تنور گذشت‏


 

۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

جان مک کین خواستار تغییر حکومت ایران شد

عکس از: AP
مک کین نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا، از آن زمان رابطه گرمی با باراک اوباما ندارد.
جان مک کین، سناتور جمهوری خواه کنگره آمریکا خواستار تغییر حکومت در ایران شد و گفت حکومت ایران «سرکوبگر» و «بی رحم» است.
سناتور مک کین روز چهارشنبه در مصاحبه ای با صدای آمریکا گفت به نظر او، شبکه های اجتماعی نظیر توییتر، به معترضان ایرانی امکان سازماندهی فعالیت هایشان را می دهد و سرانجام آنها را برای تغییر حکومت موفق می کند.
مک کین گفت ایالات متحده از معترضان حمایت می کند. او باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا را به دلیل تلاش برای مذاکره با دولت ایران مورد سرزنش قرار داد.
آقای اوباما تاکنون بر تحریم ها و دیپلماسی به عنوان مسیری که در برخورد با ایران ترجیح می دهد،  تاکیید کرده است. هر چند در روزهای اخیر، برخی از مسوولان دولت او در خصوص  سرکوب خشونت بار معترضان ضد دولتی توسط نیروهای امنیتی، سخنان تندی را علیه جمهوری اسلامی بیان کرده اند.
آقای اوباما این هفته درباره ایران و دیگر کشورهای منطقه که شاهد اعتراضات هستند گفت: آمریکا نمی تواند در این کشورها دیکته کند که چه اتفاقاتی رخ دهد. اما وی اضافه کرد دولت او «حمایت معنوی» خود را به کسانی می دهد که خواهان زندگی بهتر هستند.
مک کین نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ آمریکا، از آن زمان رابطه گرمی با آقای اوباما ندارد.

ادامه حضور نیروهای امنیتی در منزل حسین کروبی

سحام نیوز: نیروهای امنیتی همچنان در منزل مسکونی حسین کروبی فرزند ارشد مهدی کروبی حضور دارند. به گزارش سحام نیوز نیروهای امنیتی که برای دستگیری فرزند مهدی کروبی با شکستن درب منزل وارد خانه شده اند همچنان در منزل مسکونی وی مستقر هستند. نیروهای اطلاعاتی چندی پیش حسین کروبی را با اداره اطلاعات احضار و برای چند ساعتی وی را بازدداشت کرده بودند و پس از اعلام درخواست موسوی و کروبی از وزارت کشور برای برگزاری راهپیمایی 25 بهمن در حمایت از قیام های آزادیبخش عربی، ماموران امنیتی با استقرار در مقابل منزل مسکونی مهدی کروبی مانع دیدار فرزندان وی شده بود.
Wednesday February 16th, 2011-  According to reports from Jaras, as of yesterday Tuesday February 15th, 2011 and after Mir Hossein Mousavi published a short statement thanking the noble citizens of Iran for their extensive presence in the February 14th [25 Bahman] rallies [in support of the people of Egypt and Tunisia], Mousavi's residence has been completely surrounded by security officers, and he remains incommunicado. Even his daughters have no news of him and his wife Dr. Zahra Rahnavard.  Mr. Mousavi's landlines have been cut off and his security personnel have informed his family that a number of intelligence agents have entered their office and are preventing him from having any communication with the outside world.  Mousavi's daughter who attempted to visit with her parents last night witnessed a van at the entrance of their street, making it impossible to enter the street even by foot.  Upon complaining to the agents inside the van she was informed that their presence was ordered by Tehran's Prosecutor. The agents have installed antennas around Mousavi's residence making it impossible for mobile phones to have any reception. Despite the fact that 24 hours have passed since Mousavi's house arrest, his close relatives are still unable to contact him. They are not even sure at this time whether Mr. Mousavi and Mrs. Rahnavard are at home, or if they have been transferred to a different location.  This lack of information has of course increased concerns about the well being of these two leaders of the Green movement.

Mousavi's daughters made the following statement to Jaras' reporter last night: "We are concerned because we have been left completely in the dark. We are unaware of what is going on behind these closed doors and the unimaginable acts being committed against them. We don't know what has happened to Mousavi and Rahnavard. Who is responsible for their protection? We don't even know if our parents are in the house or if they have been moved to another location."

It is worth mentioning that a few hours ago, after the funeral services of martyr Saneh Jaleh, an organized group was seen moving towards the residence of Mir Hossein Mousavi and Zahra Rahnavard. By announcing Mr. Mousavi's home address, a number of government sites have now laid the foundation for the arrival of other plain clothes agents outside their residence. 

Source: Jaras
http://www.rahesabz.net/story/32682/

نگرانی و بی اطلاعی نسبت به وضعیت میرحسین موسوی و  زهرا رهنورد


جرس: نگرانی و بی اطلاعی نسبت به وضعیت مهندس موسوی و دکتر رهنورد، دو رهبر جنبش سبز رو به فزونیست

به گزارش جرس، از روز گذشته،سه شنبه 26 بهمن ماه و پس از صدور بیانیه مهندس موسوی درتشکر از حضور گسترده مردم در راهپیمائی 25 بهمن خانه وی در محاصره کامل است و کلیه ارتباطات وی قطع شده است بطوری که حتی فرزندان وی نیز از او وهمسرش خانم دکتر رهنورد بی اطلاع هستند. تلفن ثابت او قطع شده است و محافظین وی در پاسخ به خانواده او گفته اند تعدادی مامورین اطلاعات در دفتر آنها مستقر شده و مانع برقراری هرگونه ارتباط با موسوی هستند. دختر مهندس موسوی که شب گذشته برای دیدار با پدر و مادرش عازم خانه آنها بوده است مشاهده کرده است که یک اتومبیل ون بگونه ای در ابتدای کوچه ایستاده است که امکان عبور، حتی بصورت پیاده نیز از کنار آن وجود ندارد. مامورین مستقر در ون در پاسخ به اعتراض او گفته اند که بدستور دادستان تهران مبادرت به حصر مهندس موسوی کرده اند. ماموران آنتن هایی را در اطراف خانه موسوی کار گذاشته اند که عبور امواج مربوط به موبایل را غیر ممکن می نماید.  در حالی که بیش از 24 ساعت از حصر موسوی و همسرش در منزل می گذرد هیچ یک از نزدیکان او موفق به هیچ گونه تماسی با آنها نشده اند و حتی مطمئن نیستند که آیا آنها در خانه خود هستند و یا به جای دیگری منتقل شده اند. در این حال نگرانی نسبت به سلامتی این دو رهبر جنبش سبز نیز رو به فزونیست.

گفتنی ست دختران آقای موسوی شب گذشته به خبرنگار جرس گفتند:" نگرانی ما این است که اصلا نمی دانیم در پشت این درهای بسته و در پسِ سکوت  و خاموشی و بی خبری ایجاد شده  چه می گذرد وچه اقدامات غیرقابل تصوری  علیه آنها صورت گرفته است. ما نمی دانیم چه اتفاقی برای آقای موسوی و خانم رهنورد افتاده است و آیا اصولا مسئولیت حفظ جان مهندس موسوی و خانم رهنورد به عهده چه کسی است؟ ما حتی نمی دانیم  آیا پدر و مادر ما در این منزل مستقر هستند و  یا به جای دیگر منتقل شده اند؟"

شایان ذکرست از ساعاتی پیش، بعد از تشییع جنازه شهید صانع ژاله،جمعی سازماندهی شده به سمت منزل موسوی و رهنورد رهسپار شدند. برخی سایتهای حکومتی نیز با دکر آدرس منزل ایشان زمینه ساز حضور دیگر نیروهای وابسته لباس شخصی در مقابل منزل آنها شدند.

تجمع خانواده دستگيرشدگان

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: بیش از 600 تن از اعضای خانواده بازداشت شدگان تجمعات دو روز گذشته شهر تهران از ساعتی پیش و به منظور کسب اطلاع از وضعیت بازداشت شدگان خود در مقابل زندان اوین تهران حضور پیدا کرده‌اند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، این تعداد هر لحظه در حال افرایش بوده و با توجه به برخورد تند روز گذشته نیروهای انتظامی با خانواده بازداشت شدگان، احتمال وقوع درگیری و افزایش بازداشت‌ها می‌رود.
همچنین بنا بر آخرین جزئیات دریافتی از دستگیری‌های روز دوشنبه شهر تهران، بخش عمده‌ای از بازداشت‌های صورت گرفته در بیست و پنجم بهمن ماه توسط نیروهای انتظامی و امنیتی در مناطق منتهی به میدان انقلاب و به ویژه میدان انقلاب تهران صورت گرفته است.
در پی تجمع مسالمت آمیز روز دوشنبه تظاهرکنندگان که در حمایت از جنبش‌های اعتراضی دو کشور آفریقایی مصر و تونس صورت گرفته و با مداخله مأموران انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی و شلیک گاز اشک آور و استفاده از سلاح گرم به خشونت کشیده شد، 2 تن از هم وطنانمان کشته، و ده‌ها نفر نیز زخمی شدند.
گزارش‌های رسیده طی 48 ساعت گذشته از بازداشت بیش از 1500 نفر از معترضین حکایت داشت که طبق آخرین اخبار رسیده قریب 800 تن از این تعداد در میدان انقلاب و خیابان‌های منتهی به این منطقه بازداشت شده‌اند.
همچنین با وجود گذشت 2 روز از آغاز اعتراضات مردمی، در برخی از نقاط شهر تهران از جمله دانشگاه هنر تجمعاتی به صورت پراکنده همچنان در جریان می‌باشد که تا این ساعت منجر به بازداشت تعدادی دیگر از دانشجویان شده است. از جزئیات بیشتر این بازداشت‌ها تا این لحظه اطلاعی در دست نمی‌باشد.

۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

جایگاهِ شریعتِ موسی در ایمان مسیحی

یکی از ویژگی‌های برجسته و اساسی رسالتِ مسیحائی عیسی آن است که در آن نه‌تنها هیچ‌گاه اعتبارِ الهی توراتِ موسی و کلا کانن یهودی تنخ (عهدِقدیم) زیرِ سوال نرفته است، بلکه عیسی مسیح به‌روشنی خود را انجام‌دهنده و تصدیق‌کننده‌ی ‌آموزه‌ها و بشارت‌های کتب‌ِمقدس کانن عهدِقدیم دانسته است.   
گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات و نوشته‌های پیامبران را نسخ کنم؛ نیامده‌ام تا آنها را نسخ کنم، بلکه آمده‌ام تا تحققشان بخشم. زیرا آمین، به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزه‌ای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه به‌انجام رسد. (متی ۵ : ۱۷-۱۸)
تورات و انبیا تا زمان یحیی بود. [ر.ک. ارمیا ۳۱ : ۳۱-۳۴؛ عبرانیان ۸ : ۶-۱۲] از آن پس، به پادشاهی خدا بشارت داده می‌شود و هر‌کس به جَبر و زور راهِ خود بدان می‌گشاید. با این حال، آسانتر است آسمان و زمین از میان برود تا اینکه نقطه‌ای از تورات فرو‌افتد! (لوقا ۱۶ : ۱۶-۱۷)
هیچ بخش از کتبِ‌مقدّس از اعتبار ساقط نمی‌شود. (یوحنا ۱۰ : ۳۴)
پس آیا شریعت را با این ایمان باطل می‌سازیم؟ هرگز! بلکه آن را استوار می‌گردانیم. (رومیان ۳ : ۳۱)  
اینکه مسیح، در فرازِ متی ۵ : ۱۷، خویش را تحقق‌بخشنده‌ی «تورات و نوشته‌های انبیا» (که می‌شود، کل کانن عهدِقدیم) معرفی نمود، طبیعتا به آن معناست که او به آموزه‌های آنها معنای راستین و کاملشان را بخشده است. مسیح، در واقع، به‌جای اقرار و اطاعتِ سطحی و بیرونی، بر پایه‌های عمیق و زیربنایی شریعت و پایبندی به آنها، تاکید نمود.
اما، در اینجا، معمولا مسئله‌ای مطرح می‌شود، و آن این است که: تکلیفِ مسیحیان در قبال شریعتِ عهدِقدیم چیست؟ آیا لازم است تا مسیحیانْ شریعتِ موسی را مانند یهودیان زمان عیسی اجرا کنند؟ در این رابطه، مفسر مشهور کتاب‌ِمقدس، دکتر آلبرت بارنز، در تفسیرش، ذیل فرازِ متی ۵ : ۱۸، چنین می‌نویسد:
احکام یهودیان معمولا به سه گونه‌ی اخلاقی، تشریفاتی و قضائی تقسیم می‌شوند. احکام اخلاقی (moral laws) آنانی هستند که برخاسته از طبیعتِ امور می‌باشند، و بر این اساس، ممکن نیست دگرگونه شوند، مانندِ عشق‌ورزیدن به خدا و آفریده‌های او. این قوانین منسوخ‌شدنی نیستند، همان‌گونه که هیچ‌گاه درست نیست که با خدا یا هم‌نوعان خویش دشمنی کنیم. از این گونه احکام، می‌توان از ده فرمان یاد نمود. نجات‌دهنده‌ی ما این احکام را نه منسوخ کرد و نه آنها را با چیزِ دیگری تعویض نمود. احکام مربوط به تشریفات (the ceremonial laws) آنهایی هستند که در خدمتِ برخی حالاتِ خاص اجتماع وضع می‌شوند؛ یا آنهایی هستند که برای تنظیم نمودن مراسم و آدابِ مذهبی مردمی وضع می‌شوند. این احکام، با تغییر نمودن شرایط، ممکن است دگرگونه شوند، در حالی ‌که احکام اخلاقی دگرگون‌نشده برجای می‌مانند. یک ارتشبد در ارتشی ممکن است که به سربازانش فرمان دهد تا گاهی با پوشش قرمز ظاهر شوند، و گاهی با پوشش آبی یا زرد. این قوانین تشریفاتی آنها می‌شود، و به‌دلخواه دگرگون‌شدنی است. [اما] وظیفه‌ی اطاعت از مافوق، و وفادار بودن به میهن، دگرگون‌شدنی نیست.
… گونه‌ی سوم احکامْ احکام ِ قضائی (judicial laws)، یا آنهایی که تنظیم‌کننده‌ی امورِ دادگاه‌ها هستند و در [کانن] عهدِقدیم موجودند، بودند. این احکام از لحاظِ طبیعت، همچون احکام مربوط به تشریفات بودند. احکام قضائی یهودیان سازگار با [شرایطِ] جامعه‌ی مدنی‌شان وضع شده بودند. هنگامی که شرایط سیاسی و اجتماعی آنان دگرگونه گردید، این احکام مسلما دیگر الزام‌آور نبودند. احکام مربوط به تشریفات، با آمدن مسیح، تحقق بخشیده شدند.
البته، نمونه‌های فراوان و غنی‌ای را می‌توان، علاوه بر ده فرمان، از احکام اخلاقی شریعتِ موسی ارائه داد، که تمام آنها در این نوشته نمی‌گنجند. اما، چند نمونه معدود از احکام اخلاقی تورات، پیرامون محبت کردن به هم‌نوع و انسانیت، به قرار زیرند:
و در آنوقت‌ داوران‌ شما را امر كرده‌، گفتم‌: «دعوای‌ برادران‌ خود را بشنويد، و در ميان‌ هركس‌ و برادرش‌ و غريبی‌ كه‌ نزد وی‌ باشد به‌ انصاف‌ داوری‌ نماييد. و در داوری‌ طرف‌داری مكنيد، كوچک را مثل‌ بزرگ‌ بشنويد و از روی‌ انسان‌ مترسيد، زيرا كه‌ داوری‌ از آن‌ خداست‌، و هر دعوایی‌ كه‌ برای‌ شما مشكل‌ است‌، نزد من‌ بياوريد تا آن‌ را بشنوم‌.» (تثنیه ۱ : ۱۶-۱۷) (ترجمه‌ی تفسیری)
يک‌ قانون‌ و یک‌ حكم‌ برای‌ شما و برای‌ غريبی‌ كه‌ در ميان‌ شما مأوا گزيند، خواهد بود. (اعداد ۱۵ : ۱۶) (ترجمه‌ی قدیمی)
با غريبانی‌ كه‌ در سرزمين‌ تو زندگی‌ می‌كنند، بدرفتاری‌ مكن‌. با ايشان‌ مانند ساير اهالی سرزمينت‌ رفتار كن‌، زيرا نبايد از ياد ببری‌ كه‌ تو نيز خودت‌ در سرزمين‌ مصر غريب‌ و بيگانه‌ بودی‌. من‌ خداوندْ خدای تو هستم‌. (لاویان ۱۹ : ۳۳-۳۴) (ترجمه‌ی تفسیری) (همچنین ر. ک. خروج ۲۲ : ۲۱؛ خروج ۲۳ : ۹؛ خروج ۲۴ : ۱۸ و آیات دیگر)
با غريبان‌ و يتيمان‌ به‌ عدالت‌ رفتار كنيد و هرگز لباس‌ بيوه‌زنی‌ را در مقابل‌ قرضی كه‌ به‌ او داده‌ايد گرو نگيريد. هميشه‌ به‌ ياد داشته‌ باشيد كه‌ در مصر برده‌ بوديد و خداوندْ خدايتان،‌ شما را نجات‌ داد. به‌ همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ من‌ اين‌ دستور را به‌ شما می‌دهم‌. (تثنیه ۲۴ : ۱۷) (ترجمه‌ی تفسیری)
احکام اخلاقی در کتاب‌ِمقدس را، در واقع، می‌توان به‌عنوان رونوشتی از ذاتِ قدوس خداوندْ دانست. آنها طبیعت و شخصیتِ خداوندْ را آشکار می‌سازند، و به ما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانیم در این ویژگی‌ها همچون او باشیم و در این خوبی‌ها با او سهیم گردیم. روشن است که عمل‌ کردن برخلافِ آموزه‌ها و اصول اخلاقی نشانه‌ی بی‌ایمانی یا کم‌ایمانی فرد نسبت به خداوند می‌باشد. ربی کپلن درباره‌ی احکام اخلاقی در شریعتِ موسی، چنین می‌نویسد:
… احکام اخلاق را نباید تنها به‌شکل یک سری مقدمات و ترتیبات محافظه‌کارانه یا عرف‌های اجتماعی دید، بلکه نشاءت‌گرفته از نهادِ حقیقت. خاطر انسان هر نوع احساس امنیت (و آرامش) را از دست خواهد داد، و مبتلا به دردهای روانی و انسانی خواهد گردید، آن لحظه که به این سوء‌ظن دچار شود که احکام اخلاق تنها ساخته‌ی دست انسانند. [۱]
در متون کانن عهدِقدیم، به‌ویژه در نوشته‌های پیامبران، اشاره‌های فراوان و برجسته‌ای را می‌توان به  اهمیتِ ذاتی احکام اخلاق (در مقایسه با احکام مربوط به تشریفات و قضاوت) یافت.
من از شما محبت می‌خواهم نه قربانی. من از هدايای شما خشنود نيستم، بلكه خواهان آنم كه مرا بشناسيد. (هوشع ۶ : ۶) (ترجمه‌ی تفسیری)
خداوند می‌فرمايد: «من از ظاهرسازی و رياكاری شما نفرت دارم كه با عيدها و مجالس مذهبی خود، وانمود می‌كنيد كه به من احترام می‌گذاريد. من قربانی‌های سوختنی و شكرگزاری شما را نمی‌پذيرم و به قربانی‌های سلامتی شما توجه نمی‌كنم. سرودهای حمد خود را از من دور كنيد، زيرا من به آنها گوش نمی‌دهم. به‌جای آن، بگذاريد عدالت مانندِ رودخانه و انصاف همچون نهر دايمی جاری شود.» (عاموس ۵ : ۲۱-۲۴) (ترجمه‌ی تفسیری)
وقتی برای عبادت خداوندْ خدای قادر مطلق می‌آييم، چه چيز به‌حضور او بياوريم؟ آيا اگر بهترين گوساله‌ها را برای او قربانی كنيم، او از ما راضی خواهد شد؟ اگر هزاران گوسفند و ده‌ها هزار نهر پر از روغن زيتون به او تقديم كنيم، او از ما خشنود خواهد گرديد؟ آيا اگر فرزند ارشد خود را برای گناه خود قربانی كنيم، او گناه ما را خواهد بخشيد؟ خداوند به ما فرموده است كه از ما چه می‌خواهد. آنچه او از ما می‌خواهد اين است كه رحم و انصاف داشته باشيم و با كمال فروتنی احكامش را به‌جا آوريم. (میکا ۶ : ۶-۸) (ترجمه‌ی تفسیری)
هرگاه‌ دست‌هايتان‌ را به‌سوی‌ آسمان‌ دراز كنيد، روی‌ خود را از شما برخواهم‌ گرداند و چون‌ دعای‌ بسيار كنيد، اجابت‌ نخواهم‌ نمود؛ زيرا دست‌های‌ شما به‌ خون‌ آلوده‌ است‌. خود را بشوييد و طاهر شويد! گناهانی‌ را كه‌ در حضور من‌ مرتكب‌ شده‌ايد، از خود دور كنيد. نيكوكاری‌ را بياموزيد و با انصاف‌ باشيد. به‌ مظلومان‌ و يتيمان‌ و بيوه‌زنان‌ كمک‌ كنيد. (اشعیا ۱ : ۱۵-۱۷) (ترجمه‌ی تفسیری)
عیسی مسیح نیز در جای‌جای مواعظش بر این موضع پیامبران در موردِ اهمیت و جاودانگی ذاتی احکام اخلاقی تاکید نموده است. (به‌عنوان مثال، ر. ک. متی ۱۹: ۱۹؛ متی ۲۳: ۳۷-۳۹؛ لوقا ۱۰: ۲۷-۲۸؛ و رومیان ۱۳: ۹) بدیهی است که احکام دگرگون‌نشدنی اخلاقی که در شریعت موسی و نوشته‌های پیامبران یافت می‌گردند، در مسیحیت، به همان اندازه دارای اهمیت هستند که آموزه‌ها و حقایق مطرح‌شده در متون کانن عهدِجدید محوری دانسته می‌شوند.
دو گونه‌ی دیگری از احکام تورات، همانطور که بیان شد، احکام مربوط به تشریفات و احکام قضایی هستند. آنچه در میان این دو گونه احکام مشترک است، نسبی بودن کاربرد و اهمیتِ آنها می‌باشد. آنطور که کتاب‌ِمقدس به ما تعلیم می‌دهد، اهمیتِ اصلی احکام مربوط به تشریفات در نمادین بودن آنها است. به عنوان نمونه، پیرامون حکم ختنه، در کتابِ‌مقدس چنین می‌خوانیم:
و گوشت‌ قَلَفة‌ خود را مختون‌ سازيد، تا نشانه‌ی‌ آن‌ عهدی‌ باشد كه‌ در ميان‌ من‌ و شما [= ابراهیم، خانواده‌اش، و نسل اسحاق] است‌. (پیدایش ۱۷ : ۱۱)
پولس رسول نیز در اینباره چنین می‌نویسد:
امّا [ابراهیم] نشانه‌ی ختنه را یافت تا مُهری باشد بر آن پارسایی که پیش از ختنه‌شدن و از راهِ ایمان نصیبش شده بود. (رومیان ۴ : ۱۱)
پیرامون حکم شبات، خداوند می‌فرماید:
و تو بنی‌اسرائيل‌ را مخاطب‌ ساخته‌، بگو: «البته‌ سَبَّت‌های‌ مرا نگاه‌ داريد. زيرا كه‌ اين‌ در ميان‌ من‌ و شما، در نسل‌های‌ شما، نشانه‌ای‌ خواهد بود تا بدانيد كه‌ من‌ خداوندْ‌ هستم‌ كه‌ شما را تقديس‌ می‌كنم‌.» (خروج ۳۱ : ۱۳)
و سَبَّت‌های مرا تقديس‌ نماييد تا در ميان‌ من‌ و شما نشانه‌ای‌ باشد، و بدانيد كه‌ من‌ خداوندْ‌ خدای‌ شما هستم‌. (حزقیال ۲۰ : ۲۰)
پیرامون عید فطیر (یکی از جشن‌های ملی-مذهبی یهودیان)، چنین می‌خوانیم:
و در آن‌ روز پسر خود را خبر داده‌، بگو: «اين‌ است‌ به‌ سبب‌ آنچه‌ خداوند به‌ من‌ كرد، وقتی كه‌ از مصر بيرون‌ آمدم‌. و اين‌ برای‌ تو نشانه‌ای‌ بر دستت‌ خواهد بود و یادبودی‌ در ميان‌ دو چشمت‌، تا شريعت خداوند در دهانت‌ باشد. زيرا خداوندْ تو را به‌ دست‌ قوی‌ از مصر بيرون‌ آورد.» (خروج ۱۳ : ۸-۹)
یا، هدف از برگزاری عید خیمه‌ها، چنین عنوان شده است:
تا نسل‌های‌ شما بدانند كه‌ من‌ بنی‌اسرائيل‌ را، وقتی‌ كه‌ ايشان‌ را از زمين‌ مصر بيرون‌ آوردم‌، در خيمه‌ها ساكن‌ گردانيدم‌. من‌ خداوندْ‌ خدای‌ شما هستم‌. (لاویان ۲۳ : ۴۳)
در واقع، تمام جشن‌هایی که خداوندْ حکم برگزار نمودن آنها را به جماعتِ یعقوب داد، در اصل نشانه‌هایی بودند که به‌وسیله‌ی آنها قوم اسرائیل می‌بایستی به‌یاد می‌آوردند که خداوند چگونه آنان را با قدرتِ عظیم خود محافظت نمود و آنان را از سرزمین مصر بیرون آورد و به سرزمین موعود راهنمایی کرد. در حالتِ کلی، می‌توان چنین گفت که هدفِ کلی از احکام مربوط به تشریفات در شریعت آن بود تا بنی‌اسرائیل رخ‌دادها و حقایقی را که به‌یاد داشتن آنها نقشی اساسی و مهم در نجاتِ آنها و رابطه‌شان با خداوندْ بازی می‌نمودند، همواره در خاطرشان زنده نگه‌دارند، و بدین‌وسیله انسجام ملی-مذهبی-فرهنگی آنها و پیوندشان با خداوندْ خدایشان مستحکم گردد.
یکی از بخش‌های مهم احکامِ مربوط به تشریفات، احکام مربوط به اهداء قربانی‌ها هستند. قربانی دادن همیشه راجع به ترمیم و نگه‌داری  جامعه و روابطِ شخصی درون جامعه بود (که این شامل خداوند، به‌عنوان عضوی از این جامعه، نیز می‌شد). در عهدِقدیم، بر قوم اسرائیل چنین مقرر شده بود که آنها، هر سال، در روز کفّاره، می‌بایستی به‌منظور پاک کردن و بخشش گناهانشان، قربانی‌ای را به خداوندْ تقدیم کنند. (ر.ک. لاویان ۱۶)
در حقیقت، بنا‌بر شریعت [ـِ موسی]، تقریباً همه‌چیز به‌وسیله‌ی خون پاک می‌شود و بدون ریختن خون، آمرزشی نیست. (عبرانیان ۹ : ۲۲)
البته، بر مبنای حقایقی که در متون کانن عهدِجدید به‌صراحت آشکارسازی شده‌اند، درمی‌یابیم که چنین تشریفاتی در واقع نشانه‌ و پیشگونه‌ای بودند از نقشه‌ی اصلی خداوندْ برای نجاتِ بشر و بخشش گناهانشان، به‌واسطه‌ی خون کفاره‌دهنده‌ی مسیح.
امّا چون مسیح در مقام کاهن‌اعظمِ آن امورِ نیکو ظاهر گشت که هم‌اکنون واقع شده‌اند، به خیمه‌ای بزرگتر و کاملتر داخل شد که به‌دست انسان ساخته نشده است و به دیگر سخن، به این خلقت تعلّق ندارد. و به خون بزها و گوساله‌ها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قدس‌الاقداس داخل شد و رهایی ابدی را حاصل کرد. زیرا اگر خون بزها و گاوها و پاشیدن خاکسترِ گوساله بر آنان که به لحاظ آیینی ناپاکند، ایشان را تقدیس می‌کند تا به‌ظاهر پاک باشند، چقدر بیشتر، خون مسیح که به‌واسطه‌ی آن روح جاودانی، خویشتن را بی‌عیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم! (عبرانیان ۹ : ۱۱-۱۴)
در واقع، احکام تشریفاتی عهدِقدیم در اصل تنها سایه و نشانه‌ای از آن‌ صورت‌های واقعی‌ای بودند که قوم اسرائیل می‌بایستی آنها را در خاطرهایشان نگاه می‌داشتند. آنها در حقیقت، سایه‌هایی از حقایقی برتر بودند.
احکام مربوط به تشریفات و احکام قضائی را می‌توان از دیدگاهِ فرهنگی نیز در نگر گرفت. به عنوان نمونه، به برگرفته‌ی زیر توجه کنید:
وقتی‌ خانه‌ تازه‌ای‌ می‌سازيد، بايد ديوار كوتاهی‌ دورتادور پشت‌ بام‌ بكشيد تا از افتادن‌ اشخاص‌ جلوگيری‌ كرده‌، مسئول‌ مرگ‌ كسی‌ نشويد. (تثنیه ۲۲ : ۸) (ترجمه‌ی تفسیری)
در نگاه نخست، چنین برمی‌آید که صورت بیرونی این حکم برای خانه‌هایی وضع شده که قرار بود آن زمان، در سرزمین اسرائیل ساخته شوند. این حکم امروزه، به این شکل، برای مسیحیان کاربردی ندارد. اما، آنچه در هر حال، از این برگرفته برمی‌آید، سفارش به رعایت اصول ایمنی می‌باشد.
یا، در فراز دیگری، در تورات، چنین می‌خوانیم:
هنگام‌ عزاداری‌ برای‌ مردگان‌ خود مثل‌ بت‌پرستان‌ بدن‌ خود را زخمی‌ نكنيد و مانند آنها روی‌ بدن‌ خود خالكوبی ننماييد. (لاویان ۱۹ : ۲۸) (ترجمه‌ی تفسیری)
پیامی که به‌وضوح از این برگرفته برمی‌آید، آن است که هر نوع آداب رسوم دلخراش و خلاف انسانیتی (مانند قمه‌زنی و غیره) که برخی از مشرکان (و کلا غیرمسیحیان) در مراسم مذهبی-قومی خویش برگزار می‌کنند، نزد خداوند قبیح است؛ و باید که خودمان را و کلیسایمان را از چنین مراسم‌های کفرآلود و شیطانی، و خطرِ شبیه شدن به این افرادْ، آگاه و برحذر نگاه داریم.
نمونه‌های دیگری که می‌توان ارائه داد، احکام قضایی‌ای هستند که درباره‌ی عفت عمومی و شخصی می‌باشند، مانند احکام مربوط به زنا، بی‌بندباری اخلاقی، و موارد دیگر. البته، روشن است که صورتِ بیرونی این احکام، در عصر عهدِجدید و به‌ویژه برای مسیحیان، کاربردِ اجرایی و قضائی ندارد. اما، همانطور که نشان دادیم، با مطالعه‌ی این قبیل احکام، می‌توان به مسائل و حقایقی پی‌ برد که یک مسیحی در زندگی خصوصی و اجتماعی‌اش باید به آنها توجه داشته باشد.
کلا، چنین به‌نگر می‌آید که مسیحیان با مطالعه و بررسی متون آسمانی کتاب‌ِمقدس، بایستی تلاش نمایند تا به اراده‌ و خواستِ خداوند برای خویش پی ببرند، و دریابند که چه چیزهایی موجب رستگاری یا هلاکت آنها می‌شوند. در عین حال، آنچه مسلم می‌نماید آن است که عهدِقدیم در مقایسه با عهدِجدید، تنها سایه‌ای از صورتی حقیقی می‌باشد، و این عهدْ که با قوم اسرائیل بسته شد (تثنیه ۳۳ : ۴)، با آمدن مسیح، و به‌واسطه‌ی او، به آن نهایتی که مطلوب بود، دست یافت و به‌انجام رسید.
چون زمان مقرر به‌کمال فرارسید، خدا پسر خود را فرستاد که از زنی زاده شد و زیر شریعت به‌دنیا آمد. (غلاطیان ۴ : ۴)
ساعت مقرر فرارسید و عیسی با رسولان خود بر سفره بنشست. آنگاه به ایشان گفت: «اشتیاق بسیار داشتم پیش از رنج کشیدنم، این پِسَخ را با شما بخورم. زیرا به شما می‌گویم که دیگر از آن نخواهم خورد تا آن هنگام که در پادشاهی خدا تحقق یابد.» پس جامی برگرفت و شکر کرد و گفت: «این را بگیرید و میان خود تقسیم کنید. زیرا به شما می‌گویم که تا آمدن پادشاهی خدا دیگر از محصول مو نخواهم نوشید.» همچنین نان را برگرفته، شکر کرد و پاره نمود و به آنها داد و گفت: «این بدن من است که برای شما داده می‌شود؛ این را به‌یاد من به‌جا آرید.» به همینسان، پس از شام جام را برگرفت و گفت: «این جام، عهدِ جدید است در خون من، که به‌خاطر شما ریخته می‌شود. …» (لوقا ۲۲ : ۱۴-۲۰)
ای برادران، آرزوی قلبی و دعای من به درگاه خدا برای قوم اسرائیل این است که نجات یابند. زیرا درباره‌ی ایشان می‌توانم شهادت دهم که برای خدا غیرت دارند، امّا نه از روی معرفت. زیرا به‌سبب ناآگاهی از آن پارسایی که از خداست، و از آن‌رو که در پی اثبات پارسایی خویش بودند، در برابر آن پارسایی که از خداست، سر فرود نیاوردند. زیرا مسیح غایتِ شریعت است تا هر‌که ایمان آوَرَد، پارسا شمرده شود. (رومیان ۱۰ : ۱-۴)

۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

ناقص‌سازی جنسی زنان (ختنه زنان)عملي وحشيانه


ختنه زنان (به عربي: ختان المرأة) عملي است كه طي آن بخشي از آلت تناسلي زنانه به خصوص كليتوريس و لبهاي آن بريده ميشود. اين عمل كه ميل جنسي در زنان را تا حد بسيار بالايي نابود ميكند، سابقا در ميان اعراب بسيار متداول بوده است، اما امروزه نيز توسط گروه‌هايي از اعراب، بخصوص در شمال آفريقا مرسوم است. اين عمل موافقان و مخالفين خود را دارد. جوامع غربي صريحاً موضع خود را در اين باره اعلام كرده‌اند و اين عمل را غيرانساني و قرون وسطايي مي‌دانند. اما گروهي از اعراب مسلمان اين كار را سنت پيغمبر اسلام ميدانند و از آن دفاع ميكنند
ختنه زنان يك جنايت انساني است !
ناقص‌سازي جنسي زنان (ختنه زنان) عملي است كه طي آن بخشي از آلت تناسلي زنانه به خصوص كليتوريس و لبهاي آن بريده مي‌شود. اين عمل كه ميل جنسي در زنان را تا حد بسيار بالايي نابود مي‌كند، سابقا در ميان اعراب بسيار متداول بوده است، اما امروزه نيز توسط گروه‌هايي از اعراب، بخصوص در شمال آفريقا مرسوم است. ناقص‌سازي جنسي زنان نزد گروههاي دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان يكي از مصاديق خشونت عليه زنان تلقي مي‌شود.
به گفته بنياد جمعيت سازمان ملل اين عمل حقوق اساسي زنان و دختران را نقض مي‌كند و به سلامتي آنان صدمات جدي وارد مي‌آورد. ۶ فوريه روز بين‌المللي عليه ناقص‌سازي جنسي زنان نامگذاري شده است.
بر اساس آمار، در موارد متعددي اين عمل كه با دردي جانكاه همراه است، منجر به خونريزي، عفونت، ناباروري و حتي مرگ مي‌شود.
اين عمل موافقان و مخالفين خود را دارد. جوامع غربي صريحاً موضع خود را در اين باره اعلام كرده‌اند و اين عمل را غيرانساني و قرون وسطايي مي‌دانند. اما گروهي از اعراب مسلمان اين كار را سنت پيغمبر اسلام ميدانند و از آن دفاع مي‌كنند.
به گفته مدير بنياد جمعيت سازمان ملل، تورايا احمد عبيد، اين بنياد خواستار تعهد جدي‌تر دولت‌ها براي سرمايه‌گذاري و اجراي برنامه‌هايي جهت پيشگيري از اين عمل است و تأييد مي‌كند كه بين ۱۲۰ تا ۱۴۰ ميليون زن در سراسر جهان، ناقص‌سازي جنسي شده‌اند و سه ميليون دختر هر ساله در معرض خطر آن قرار دارند.

ناقص‌سازي جنسي زنان در ايران
 
گزارش‌هايي از انجام اين عمل در جنوب و غرب ايران وجود دارد.

در جنوب ايران، نوزادان دختر در بندر كنگ در هرمزگان بعد از ۴۰ روزگي و برخي از دختران اين شهر در سنين ۴ يا ۵ سالگي ختنه مي‌شوند. اين كار به خاطر ويژگيهاي فرهنگي و سنتي اين شهر كاملاً موجه و منطقي جلوه داده مي‌شود و زناني كه جرأت كنند از اين كار انتقاد كنند سنت شكن و سركش خوانده مي‌شوند. عمل ختنه در بندر كنگ «تيغ سنت و فرهنگ» خوانده مي‌شود و با روش‌هاي كاملاً غيربهداشتي توسط قابله‌هاي محلي انجام مي‌شود. گزارش شده‌است كه در بندر جاسك نيز اين عمل انجام مي‌شود.
گفته مي‌شود اين سنت توسط مردان هرمزگان و از طريق سفر آنان به كشورهاي ديگر همچون هند (كلكته) و سومالي وارد فرهنگ و سنتهاي آنها شده‌است
ناقص‌سازي جنسي زنان در مصر
در كشور مصر با وجود اينكه دولت ختنه زنان را از سال ۱۹۹۷ غيرقانوني اعلام كرده است همچنان در نقاط مختلف اين كار انجام مي‌شود و قربانياني نيز بر جاي مي‌گذارد. طبق گزارش يونيسف در سال ۲۰۰۳، اين عمل بر روي ۹۷ درصد زنان متأهل مصري انجام گرفته است.

خاطرات گل صحرا
كتاب «گل صحرا» خاطرات واريس ديري زن آفريقايي است كه در كودكي ختنه شده است. ديري يك مدل بين‌المللي معروف و در عين حال سخنگوي حقوق زنان در آفريقاست.

او كه در ۱۲ سالگي از زندگي كوچ‌نشيني در صحرا فرار كرده است، در اين كتاب گزارش مي‌دهد كه اين عمل وحشيانه معمولاً در شرايط كاملاً ابتدايي به وسيله قابله يا زني دهاتي انجام شده و از هيچ داروي بيهوشي براي اين كار استفاده نمي‌شود
راه‌هاي درماني
هرچند درماني براي آسيب ديدگان نيست، اخيرا روش‌هاي جراحي پلاستيك براي مقداري بازسازي آسيب‌ديدگي‌ها و بازگرداندن حساسيت جنسي به كار مي‌رود. از آنجا كه فقط چند سانتيمتر از كليتوريس بيرون از بدن و در معرض بريده شدن است، مي‌توان از بخش داخلي كليتوريس استفاده كرد و تا حدي زنان ختنه شده را درمان نمود. هرچند كه حساسيت جنسي اين بخش دروني كليتوريس به اندازه بخش خارجي نيست. خود اين درمان در صورتي كه به دست افراد ناوارد انجام شود مي‌تواند خطرناك هم باشد.
تاريخچه
در دين‌هاي ابراهيمي
در منابع اسلامي انجام ختنهٔ زنان براي نخستين بار به ساره زن ابراهيم نسبت داده شده‌است. تفصيل ماجرا از اين قرار است كه ساره به هاجر رشك مي‌برد و مي‌خواست كه يكي اندامش را ببرد. از خداي ترسيد و سر انجام لختي از فرج او را بريد تا هاجر را كمتر آرزوي مردان آيد. از جمله توجيهاتي كه براي ختنهٔ زنان آورده شده‌است اين است كه زن را شهوت ده برابر آنِ مرد بود. در تاريخ بلعمي حديثي (به قول بلعمي مشهور) از محمد نقل شده‌است. با اين مضمون كه پيغمبر به زني در مدينه كه ام‌عطيه‌اش مي‌خواندند و زنان را ختنه مي‌كرد گفت كه ام‌عطيه هنگامي كه زني را ختنه مي‌كني از اندام وي بسيار مبر تا روي او روشن‌تر باشد و نزد شوي دوست‌تر باشد. در سنن اسلامي آمده‌است كه پس از بريده شدن فرج هاجر به دست ساره ختنه بر ساره هم واجب شد.


علل و چگونگي پيدايش و تداوم ختنه زنان
در ارتباط با اين عمل مجراي تناسلي دختران دوخته ميشود و تنها يك بخش كوچك از آن باز ميماند براي خروج خون در هنگام قائدگي و ادرار ضمن آنكه قسمت بيروني آلت تناسلي زن( چوچوله) نيز بريده ميشود.در ارتباط با چگونگي پيدايش و تداوم اين پديده ناهنجار و علل بريدن وحشيانه يك عضو از بدن دختران دلائلي چند وجهي موجود است. از سنت ها گرفته تا روح خبيث كه از قديم گفته شده است در اين بخش از بدن دختران و زنان وجود دارد!

ريشه هاي مذهبي
بريدن اين عضو بدن و ختنه زنان عليرغم اينكه صراحتا در قران گفته نشده اما در احاديث و نقل قولها اذعان شده است. به همين علت كه از احاديث برآمده است در كشورهائي مانند ايران، عربستان سعودي، تركيه مراكش و … از سنن مذهبي محسوب نميشود.ريشه هاي ختنه كردن زنان به تاريخ ماقبل اسلام و مسيح باز ميگردد. در قسمتهاي بعدي به اين موضوع پرداخته مي شود.اين موضوع در ميان يهوديان و مسيحيان نيز ديده ميشود.
تاريخچه ختنه زنان:
در مورد چگونگي و تاريخچه پيدايش ختنه زنان نقل قول ها و اسناد متفاوتي موجود است. از جمله آنكه گفته ميشود اين موضوع اول بار در مصر و اتيوپي ظهور كرده است. گاها گفته شده است از زمان هرودت ختنه زنان وجود داشته است.
منبع ديگري ميگويد كه 163 سال پيش از ميلاد مسيح ختنه زنان پذيرفته و اعمال ميشده است. نوشته اي مكتوب در موزه بريتانيا كه روي كاغذ مخصوص مصري كه از خمير چوب ساخته ميشده نوشته شده است.اين كاغذ پاپيروس مصري نام دارد.
يك جغرافيا دان يوناني گزارش داده است كه در سفر به مصر 25 سال قبل از ميلاد مسيح ختنه زنان را مشاهده كرده است و ديده است كه دختران پيش از ازدواج ختنه ميشوند.اين مورد هم در مورد رومي ها و هم عرب ها نيز گزارش شده است.در بخشي از فرهنگ هاي ملل مختلف ختنه زنان تقسيم بندي ميشده است.بعنوان مثال برده ها بسيار راديكال تر ختنه ميشده اند تا نتوانند بار دار شوند. بدين ترتيب زن برده قيمت بالاتري داشته است.كمبود مواد غذائي در نقاطي از آسيا و آفريقا باعث ميشده است كه ختنه زنان بمراتب بيشتر و راديكال تر انجام گيرد تا از تكثير جمعيت جلوگيري شود.از دلائل ديگر مردسالاري بوده است كه در نتيجه ختنه زنان مردان لذت بيشتري ميبرده اند.اين عمل در مورد زنان بيوه نيز انجام ميشده است تا نتواند مجددا ازدواج كند.گفته ميشود از دلائل ديگر اعتقادات و باورهاي فراعين مصر بوده است مبني بر اينكه خدايان بي سكسوال بوده اند. آنان عقيده داشته اند كه روح مرد در اين بخش آلت تناسلي زنان و روح زن در بخش پوستي آلت مردانه كه بريده ميشود نهفته است.
• ختنه زنان چه عوارض و خطراتى را به دنبال دارد؟


1- درد، خونريزي، شوك، ( اين عمل بدون بيهوشي عمومي يا موضعي انجام ميگرفته است)
2- نگاه داشتن ادرار به دليل درد
3- صدمات ارگاني بعلت بي تجربگي جراح تجربي
4- عفونت مكرر
5- درد زياد بهنگام پريود ماهانه، عفونت دستگاه تناسلي و تخمك ها،عفونت در دستگاه ادرار و كليه ها
6- ريسك هاي متنوع در هنگام زايمان ناشي از عفونت و خونريزي و….
7- درگيرى ها و بيمارى هاى روانى حاصل از اين امر
8- ايجاد جوش گاه (اسكار) در قسمت بريدگى ها با طول و گستردگى زياد
9- مشكلات نازايى، خطرات و مشكلات ناشى از حاملگى و به خصوص زمان زايمان
اين عمل از طريق روش هاى مختلفى انجام مى شود. با توجه به نوع انجام اين عمل شدت عوارض متفاوت است. وحشيانه ترين روش در كشور هاى سومالى، سودان و همچنين اتيوپى به كار مى رود.
• ختنه دختران با چه اهدافى در كشور هاى مزبور انجام مى شود؟


1-قوانين و احاديث مذهبي
2- زناني كه ختنه نشده اند، تمايلات افراطي در مطالبه سكس دارند. ( از طريق بريدن اين قسمت از آلت تناسلي زن، او احساس كمتري پيدا ميكند و مردان در انتخاب زمان سكس مختار ميشوند)
3- زنان ختنه نشده پاكيزه نيستند.
4- ختنه شده ها باكره ميمانند و افتخار فاميل كه پيش از ازدواج سكس نداشته اند، مي مانند.
5- بريدن اين بخش، زن را بهنگام زايمان حمايت ميكند.(درصورتي كه به تجربه و با اتكا به دانش پزشكي مشكلات و ريسك هاي بريدن مجدد اين بخش بسيار بزرگتر و تهديدي براي زايمان طبيعي و بي خطر ميباشد.
6- روح خبيث در اين بخش از آلت تناسلي زن نهفته است و ميبايستي آنرا از ميان برداشت و اين عمل به تولد بچه ياري ميرساند.
7- زنان ختنه نشده كرم هائي دارند كه توسط سوراخ باز آلت تناسلي ميتواند به داخل بدن زن نفوذ كنند.
8- اين عضو زن در هنگام ارتباط جنسي به آلت تناسلي مرد ضربه ميزند و ميتواند مرد را خواجه كند.
9- گفته ميشود كه بريدن اين بخش از بدن زن، او را در دوباره زائي حمايت ميكند.
10- اين اقدام باعث ميشود كه قيمت عروس بالا برود ضمن اينكه باكره بودن وي باعث افتخار خانواده اوست.
11- زناني كه ختنه نشده اند ميتوانند اينطور محاسبه كنند كه بچه هايشان در جامعه مقبوليت نخواهند داشت.
12-براساس ادعاى مسلمانان آفريقايى طبق دستور اسلام
13- مفيد بودن از لحاظ بهداشتى
14- نگهدارى از باكرگى دختران جوان تا زمان ازدواج
15- كنترل تمايلات جنسى دختران تا قبل از ازدواج براساس سنت قديمى آفريقايى _ آسيايى
16- اطمينان دادن به شوهر آينده از جنبه پاك بودن دختر
17- زيباگرايى و بهداشتى بودن بدن دختر
18- پيدا كردن روح پاك
آمار ها چه مي گويند :
طبق آخرين آمارگيرى سازمان جهانى بهداشت تقريباً بيش از صد و شصت ميليون نفر از زنان (اعم از كودك، نوجوان و جوان) در بيش از سى كشور آفريقايى و آسيايى ختنه شده اند.

به جرات مى توان گفت روزانه تعداد زيادى از دختربچه هاى بى گناه بين سنين ۴ تا ۱۰ ساله در كشور هاى ذكر شده ختنه مى شوند. در آفريقا اين سنت قديمى توسط افراد مسن و مذهبى در روستا ها يا نقاط دورافتاده از شهر ها انجام مى گيرد.
طبق گزارش ها گاهى توسط پرستاران، ماما ها و حتى پزشكان با مخارج بالاتر و بهداشتى تر به طور غيرقانونى انجام مى شود. چندين مورد در كلينيك هاى خصوصى در كشور انگلستان توسط پزشكان سودانى و سوماليايى گزارش شده كه تحت تعقيب پليس هستند.
بيش از ۷۹ درصد دختران در كشور هاى آفريقايى و ۱۲ درصد در كشور هاى آسيايى قربانى اين مسئله مى شوند.

اين در حالى است كه در تعدادى از كشور ها نظير سودان و سومالى بيش از ۹۸ درصد است.طبق آخرين آمار در گامبيا به ۸۹ درصد رسيده است. اين عمل در ۹۱ درصد موارد بر روى دختران سنين ۴ تا ۱۰ ساله انجام مى گيرد.
در بين يهوديان و مسيحيان اين عمل نادر است، به طورى كه در دو قبيله در كشور اتيوپى و دو قبيله در كشور نيجريه به سازمان جهانى بهداشت گزارش شده است كه در يك قبيله نيجريه اى ختنه زنان قبل از ازدواج انجام مى شود و در قبيله ديگر در همين كشور ختنه به پس از زايمان اول موكول مى شود.
قابل ذكر است تحقيقات گسترده و جامعى توسط محققين و متخصصين اطفال، زنان و زايمان، روان شناسان به خصوص استادان اديان مختلف (اعم از مسيحى، يهودى و مسلمان) پيرامون مسئله ختنه زنان از طرف سازمان جهانى بهداشت صورت گرفته است. طبق اين بررسى ها در هيچ يك از آ يات قرآن و قسمت هاى مختلف كتاب انجيل و يا ساير كتاب هاى آسمانى ختنه زنان توصيه نشده است. هر كسى كه دستور اسلام را منبع انجام اين عمل وحشيانه قرار مى دهد با عدم اطلاع از دستورات مذهبى، عوام فريبى و يا عقايد شخصى و سنت عقب افتاده آنها مرتبط است. سازمان جهانى بهداشت سنتى بودن قضيه را تنها دليل اين عمل ذكر مى كند و آگاهى كامل از غيرمذهبى بودن انجام اين عمل را به تمام كشور هاى عضو سازمان ملل ابراز داشته است.


ششم فوریه روز جهانی مبارزه با ختنه زنان است.
بخشی از خاطرات «واریس دیری» :
«…آن شب، هیجان زده بیدار ماندم. ناگهان مادرم را دیدم که بالای سرم ایستاده است.هوا هنوز تاریک بود، قبل از سحر، زمانیکه تاریکی کم کم جای خود را به روشنایی می داد و سیاهی آسمان به خاکستری می‌گرایید. او با اشاره به من فهماند که ساکت باشم و دستش را بگیرم. من پتوی کوچکم را پس زدم و خواب آلود، تلو خوران، به دنبال او راه افتادم. حالا می‌دانم چرا دختران را صبح زود با خود می‌برند .
می‌خواستند قبل از آنکه کسی بیدار شود، آنها را ببرند تا صدای فریادشان شنیده نشود. در آن لحظه، هر چند گیج بودم و به سادگی آنچه می‌گفتند انجام می دادم.
ما از محلی که زندگی می‌کردیم دور شدیم و به سمت دشت رفتیم. مادرم گفت: «اینجا منتظر می‌مانیم»، و ما بر روی زمین سرد به انتظار نشستیم. آسمان کم کم روشن می‌شد؛ به سختی اشیاء را می شد تشخیص داد. خیلی زود صدای لخ و لخ صندل‌های زن کولی را شنیدم. مادرم نامش را صدا کرد و گفت:«خودت هستی؟»
« بله اینجایم»

هنوز هیچ چیز نمی دیدم، فقط صدایش را شنیدم. بدون اینکه نزدیک شدنش را بینم، ناگهان او را در کنار خود حس کردم. او به سنگ صاف و بزرگی اشاره کرد و گفت:«آنجا بنشین».
نگفت چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد. نگفت بسیار دردناک است، فقط گفت: تو باید دختر شجاعی باشی. کارش را مثل یک جلاد شروع کرد.
مادرم پشت سرم نشست و سرم را به سینه  اش چسباند. پاهایش را دور بدن من احاطه کرد. ریشه درختی را که در دست داشت بین دندانهای من گذاشت .

گفت:«گازبزن».
از ترس خشک شده بودم…

من به میان پاهایم خیره شدم و دیدم زن کولی -شبیه بقیه پیرزنان سومالیایی بود- با یک روسری رنگی که دور سرش پیچیده بود، همراه با یک پیراهن سبک پنبه ای- با این تفاوت که هیچ لبخندی بر لب نداشت. نگاهش ماننده نگاه مرده‌ای بود که هنوز چشمهایش را نبسته باشند .
دستهایش داخل کیف دستی اش که از جنس گلیم‌هائی بود که روی آن می‌خوابیدیم در جستجو بود. چشمانم روی کیف دستی میخکوب شده بود. می‌خواستم بدانم با چه چیزی می‌خواهد مرا ببُرد. یک چاقوی بزرگ را تجسم می‌کردم، ولی او از داخل آن کیف، یک کیف کوچک نخی بیرون آورد. با انگشتان بلندش داخل آن را گشت و بالاخره یک تیغ ریش تراشی شکسته بیرون کشید. به سرعت تیغ را از این رو به آن رو چرخاند و امتحان کرد. خورشید به سختی بالا آمده بود. نور به اندازه‌ای بود که رنگها را ببینم ولی نه با جزئیات. خون خشک شده‌ای را روی لبه دندانه دار تیغ دیدم. روی تیغ تف کرد و با لباسش آن را پاک کرد. همچنان که آن را به لباسش می‌سابید، دنیای من ناگهان تاریک شد. مادرم دستمالی را روی چشمانم انداخت .
چیزی که بعد از آن حس کردم بریده شدن گوشتم، آلت تناسلیم، بود. صدای گنگ جلو و عقب رفتن اره وار را بر روی پوستم می‌شنیدم .
وقتی به گذشته فکر می کنم، نمی توانم باور کنم که چنین اتفاقی برایم افتاده است. همیشه فکر می‌کنم درباره کس دیگری سخن می‌گویم. نمی دانم چگونه احساسم را بیان کنم تا بتوانید آن را روی بدن خود حس کنید. مثل این بود که کسی گوشت ران شما را برش بدهد یا بازویتان را قطع کند. با این تفاوت که این قسمت حساس ترین بخش بدن است .
من حتی کوچکتری حرکتی نکردم، زیرا «امان» [ خواهرم] را به یاد داشتم و می‌دانستم هیچ راه فراری وجود ندارد. فکر می‌کردم اگرتکان بخورم درد بیشتر می‌شود. فقط پاهایم بدون اراده شروع به لرزیدن کرد. از حال رفتم…
وقتی بیدار شدم گمان می‌کردم تمام شده است، ولی بدتر از زمان شروع بود. چشم بندم کنار رفته بود و من زن جلاد را دیدم که یک مقداری خار درخت اقاقیا را کپه کرده بود. او از آنها برای ایجاد سوراخهایی در پوستم استفاده کرد. سپس نخ سفید محکمی از سوراخها رد کرد تا مرا بدوزد. پاهایم کاملا‌ بی‌حس شده بود، ولی درد بین آنها آنچنان شدید بود که آرزو می‌کردم بمیرم. مادرم مرا در بازوانش گرفته بود- برای آنکه آرام بگیرم به او تماشا می‌کردم…
چشمانم را باز کردم. آن زن رفته بود. مرا حرکت داده بودند و بر روی زمین نزدیک صخره خوابانده بودند. پاهایم از مچ تا ران با نوارهایی از پارچه به هم بسته شده بود، به طوریکه نمی توانستم حرکت کنم. من اطراف را به دنبال مادرم نگاه کردم، ولی او رفته بود. سنگی را نگاه کردم که مرا روی آن خوابانده بودند. از خون من خیس بود. مثل اینکه مرغی را در آنجا سر بریده باشند. تکه‌هایی از گوشت تنم، آلت تناسلیم، آنجا افتاده بود، دست نخورده، زیر آفتاب در حال خشک شدن بود .
دراز کشیدم، به خورشید که حالا دیگر بالای سرم ایستاده بود نگاه کردم. هیچ سایه‌ای اطراف من نبود و موجی از گرما به صورتم سیلی میزد. تا اینکه مادرم همراه با خواهرم برگشت. مرا به سایه یک بوته کشاندند. این یک سنت بود. یک سر پناه کوچک زیر یک درخت آماده کرده بودند، جایی که من تا زمان بهبودی استراحت کنم. چند هفته، تنهای تنها، تا کاملا خوب شوم.

فکر کردم عذاب
تمام شده، اما هر بار که خواستم ادرار کنم درد شروع می‌شد. حالا می‌فهمیدم چرا مادرم می‌گفت زیاد آب و شیر ننوش. مادرم اخطار کرده بود که راه نروم. بنابراین نمی توانستم طنابهایم را باز کنم. چون اگر زخم‌ها از هم باز می‌شد، کار دوخت و دوز باید دوباره انجام می‌گرفت .
اولین قطره ادراری که از من خارج شد، انگار اسید پوستم را می‌خورد. وقتی زن کولی مرا دوخت، فقط سوراخی به اندازه سر چوب کبریت برای ادرار و خون- در زمان پریدی- باز گذاشته بود. این استراتژی خردمندانه، تضمینی بود برای اینکه تا قبل از ازدواج هیچ رابطه جنسی نداشته باشم و شوهرم مطمئن باشد یک باکره تحویل گرفته است .
هر هفته مادرم معاینه ام می‌کرد تا ببیند کاملا بهبود یافته ام. وقتی بندهایم را از پاهایم گشودم، توانستم برای اولین بار به خود نگاهی بیندازم. یک تکه پوست کاملا هموار کشف کردم که فقط یک جای زخم در وسط آن بود. مانند یک زیپ، که آن زیپ کاملا بسته شده بود. آلت تناسلیم مثل یک دیوار آجری مهر و موم شده بود تا هیچ مردی توانایی دخول تا شب عروسیم را نداشته باشد…زمانی که شوهرم با یک چاقو یا فشار، آن را از هم می‌درید.

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

جلسات دوستانه با "منحرفان" در بسیج


درحالی که پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب شدید مردم معترض به نتیجه انتخابات، نهادهای نظامی -ـ انتظامی با شکاف های درون سازمانی روبرو شده و بولتن های سپاه پاسداران نسبت به "نفوذ نیروهای ضدانقلاب در بسیج" هشدار می دهند، محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج  طی اظهاراتی اعلام کرد که "بسیج با ایجاد حلقه های فرصت" و "برگزاری جلسات دوستانه در طرح ولایت 4 هزار نفر از منحرفان فتنه 88 را ارشاد کرده است."
فرمانده کل بسیج در مشهد طی سخنانی در جمع مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور با بیان اینکه "طرح ولايت و تشكيل حلقه‌هاي فرصت در پايگاه‌هاي بسيج يكي از فعاليت‌هاي اين سازمان است" ضمن اشاره به ضرورت کار در میان بسیجیان گفت: "در اين حلقه‌ها بايد مباحثي صميمانه و دوستانه در قالب تلاوت قرآن و تفسير، بيان احكام شرعي، معرفي كتاب‌هاي ارزشي و اخلاقي و مهم‌تر از همه گزارش چند دقيقه‌اي از صحبت‌هاي هر هفته مقام معظم رهبري ارائه شود."
محمدرضا نقدی در ادامه افزود: "همچنين ارشاد افراد منحرف و به انحراف كشيده شده نيز يكي ديگر از وظايف اين ارگان مردمي است. در همين راستا با بيش از 4 هزار نفر از افراد به انحراف كشيده شده در جريان بعد از انتخابات سال گذشته و فتنه توسط بسيج، جلسات دوستانه‌اي گذاشته شد."
وی همچنین مدعی شد که: "بسيجيان با ارشاد اين افراد به صورت بسيار منطقي در زمينه وقايع روز و اتفاقات اخير و همچنين واقعيت مسئله با آنها جلساتي داشتند. بسياري از اين افراد نيز با بيان منطقي مسائل از سوي بسيجيان به راه انقلاب كشيده شدند."
البته محمدرضا نقدی اشاره ای به هویت این "افراد به انحراف کشیده شده" نکرده، اما برگزاری جلسات توجیهی برای نیروهای سپاه و بسیج تحت عناوینی همچون "تبیین فتنه"، "ولایت پذیری" و"بصیرت افزایی" و سلسله اظهاراتی که طی چندماه اخیر فرماندهان این دو نهاد نظامی و شبه نظامی مطرح کرده اند، انگشت اشاره را به سوی نیروهای خودی در بسیج می برد.
پیش از این در مردادماه سال جاری هم محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران طی اظهاراتی با اذعان به حضور حامیان جنبش سبز در سپاه پاسداران و اشاره به اینکه سپاه تلاش کرده است تا این افراد را "قانع" کند، گفته بود: "خیلی از ابهامات دیگر رفع شده و آنها قانع شدند حرکت اشتباه بوده و این بهتر از برخورد فیزیکی و حذف است."

همسنگران را چه شد؟
اظهارات محمدرضا نقدی درحالی است که 14 بهمن ماه محمد حسین صفارهرندی، معاون کنونی فرمانده کل سپاه پاسداران نیز طی اظهاراتی با عنوان "تبیین ماهیت فتنه" در مشهد گفته بود: "زمانی که حرف‌های «ضد انقلاب» توسط افراد خودی گفته می‌شود، آنجاست که انسان نگران می‌شود و دل‌ها دچار يک اختلال درونی می‌شود."
رییس سابق اداره سیاسی سپاه که همچون نقدی در مشهد سخن می گفت در ادامه اظهارتش افزود: "همين فتنه سال گذشته، اين تنها فتنه‌ای نبود که با آن مواجه شده بوديم، مصاديقی را از اول انقلاب تاکنون ديده‌ايم، انسان‌هايی که فتنه‌گری کردند و لزومی ندارد که همه آن‌ها برانگيخته توسط دشمن بوده باشند، بلکه اين‌ها ياران، رفيقان، همرزمان و همسنگران ما بودند، پيش از انقلاب و پس از انقلاب، چه شد که اين‌ها از دست رفتند و به اين وادی کشيده شدند. متاسفانه بعضی از افرادی که عوامل انقلابی هم بودند، در مقابل دشمنی دشمنان کشور «سکوت» کردند."
 برخی از سایت های اینترنتی اینگونه تعبیر کرده اند که  صفارهرندی در این اظهارات دو پهلو، معترضان به نتیجه انتخابات سال گذشته را خطاب قرار داده بود اما برخی نیز بر این باورند که وی بنا بر وظیفه، مسئولیت توجیه نیروهای خودی را برعهده دارد و درمیان نیروهای سپاه و بسیج به این منظور سخن می گوید.
او پیش از این هم البته از وجود "تردید" در میان نیروهای بدنه سپاه و بسیج برای برخورد با معترضان به نتیجه انتخابات 88 و اعضای جنبش سبز انتقاد کرده و با توصیه افراد به "بصیرت" گفته بود: "بعضا شبهه‌هایی ایجاد می‌شود و کسانی مي‌گويند که اين حرف‌ها را کسانی مي‌زنند که با امام بوده‌اند و نسبت‌هاي سببي يا نسبي با امام دارند و اصلا دست پرورده امام هستند، و اصولا مگر می‌شود که این‌ها فتنه کنند."

ممکن است بسیج، بسیج نماند
این اظهارات در شرایطی مطرح می شود که در طول چند ماه اخیر بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و همچنین منصوبان آیت الله خامنه ای طی سخنرانی ها و جلسات خود با نیروهای بسیج و سپاه آنها را به "افزایش بصیرت" توصیه کرده و نسبت به "امکان پیوستن خودی ها به دشمنان" بارها هشدار داده اند.
از سوی دیگر دایره بی اعتمادی فرماندهان اداره سیاسی سپاه در ماه های اخیر نسبت به بسیج که از لحاظ تشکیلاتی مجموعه ای بازتر نسبت به سپاه پاسداران به شمار می رود تا آنجا گسترش یافته که در آخرین هفته های دی ماه سال جاری بولتن های ویژه سپاه پاسداران برای هادیان سیاسی حتی از "نفوذ ضدانقلاب در بسیج" ابراز نگرانی کردند.
پیشتر در همین ارتباط  محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه نیز طی اظهاراتی در آخرین روز تیرماه سال جاری در جمع اعضای سپاه و بسیج استان سمنان خطاب به بسیجیان تاکید کرده بود که: "نمي‌توانيم در ارتباط با انقلاب اسلامي بي‌تفاوت باشيم و بايد دانست كه بي‌تفاوتي خطر بسيار بزرگي براي انقلاب است و شهدا امروز از ما انتظار دارند كه از راه و اهدافشان به خوبي پاسداري كنيم".
فرمانده کل سپاه همچنین با گفتن اینکه "قرار نيست دشمن فقط از طريق جنگ و تهديدات نيمه‌سخت ناامني را از ما بگيرد" به اعضای بسیج و سپاه هشدار داده بود: "ما امروز در جنگ نرم قرار داريم و دشمن هر روز تعرض بيشتري به ما مي‌كند و افرادي كه به هر بهانه‌اي نسبت به انقلاب مسئله‌دار مي‌شوند، نشان مي‌دهند كه جنگ نرم بر روي آنها تاثير گذاشته است".
همزمان با این هشدارها و اعلام نارضایتی ها، محمدرضا نقدی فرمانده بسیج جمعی از فرماندهان این نیروی شبه نظامی  را در اولین روز آذرماه نزد آیت الله مکارم شیرازی برد تا جدا از حلقه روحانیون و سخنرانان همیشگی همچون "محمد حسین صفارهرندی، علی سعیدی و محمدتقی مصباح یزدی" شخص مورد اعتماد دیگری هم بسیجیان را توجیه و توصیه به افزایش بصیرت کند.
آیت الله مکارم شیرازی هم در بخش اصلی گفته هایش فرماندهان بسیج را به اطاعت از رهبری و بصیرت توصیه کرده و گفته بود: "باید مراقب آسیب‌های بسیج بود، چرا که دشمن با ایجاد شبهات و تفکرات ضد اخلاقی، عقاید و اخلاق جامعه را هدف گرفته است و اگر مراقب نباشیم ممکن است بسیج، بسیج سابق نماند. باید کاری کرد بسیج دست نخورده و آماده بماند تا دشمن همیشه هراسان باشد."

تلاش مراجع تقلید برای محدودتر کردن زنان در ایران


سه مرجع تقلید اعزام ورزشکاران زن به رقابت‌های برون مرزی را «حرام»، «مخالف عفاف و ناجایز» اعلام کردند.
آیات صافی گلپایگانی، علوی‌گرگانی و حسینی زنجانی در پاسخ به پرسش خبرگزاری ایسنا درباره «حکم شرعی» حضور زنان ایرانی در مسابقات ورزشی خارج از کشور، فتوایی نزدیک به یکدیکر صادر کرده‌اند.
آقای صافی گلپایگانی اعلام کرده که «تشویق و اعزام زنان مسلمان به میادین مسابقات خارجی با وضع لباس و پوشش ورزشکاران و حضور نامحرمان و اختلاط زن و مرد در مراحل مختلف، برخلاف موازین شرعی و حرام است.»
آقای علوی‌گرگانی نیز اعزام زنان ورزشکار به رقابت‌های بین‌المللی را «مخالف عفاف زن» اعلام کرده و «جایز» ندانسته است.
حسینی زنجانی هم اعلام کرده که «اعزام بانوان به مجامع مختلط و انجام ورزش در معرض دید اجانب در شان زن مسلمان نبوده و جایز نیست.»
پیش از این آیت‌الله مکارم شیرازی اعزام زنان ورزشکار به رقابت‌های ورزشی برون مرزی با «رعایت حجاب و عفاف» را جایز دانسته بود.
روحانیون سنتی و بسیاری از مراجع تقلید مخالف حضور زنان ورزشکار ایرانی در مسابقات بین‌المللی هستند.
مخالفت این مراجع با حضور زنان در مسابقات بین‌المللی در شرایطی ادامه دارد که در ایران سال‌هاست زنان ورزشکار با تمام محدودیت‌های که برای آن‌ها در نظر گرفته می‌شود در مسابقات جهانی و برون‌ مرزی شرکت می‌کنند