آن کس که حقیقتی را می داند و پنهان می کند، تبهکار است. برتولت برشت

بنی آدم اعضاء یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند- جو عضوی بدرد آورد روزگار ، دگر عضوها را نماند قرار

۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

جایگاهِ شریعتِ موسی در ایمان مسیحی

یکی از ویژگی‌های برجسته و اساسی رسالتِ مسیحائی عیسی آن است که در آن نه‌تنها هیچ‌گاه اعتبارِ الهی توراتِ موسی و کلا کانن یهودی تنخ (عهدِقدیم) زیرِ سوال نرفته است، بلکه عیسی مسیح به‌روشنی خود را انجام‌دهنده و تصدیق‌کننده‌ی ‌آموزه‌ها و بشارت‌های کتب‌ِمقدس کانن عهدِقدیم دانسته است.   
گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات و نوشته‌های پیامبران را نسخ کنم؛ نیامده‌ام تا آنها را نسخ کنم، بلکه آمده‌ام تا تحققشان بخشم. زیرا آمین، به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزه‌ای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه به‌انجام رسد. (متی ۵ : ۱۷-۱۸)
تورات و انبیا تا زمان یحیی بود. [ر.ک. ارمیا ۳۱ : ۳۱-۳۴؛ عبرانیان ۸ : ۶-۱۲] از آن پس، به پادشاهی خدا بشارت داده می‌شود و هر‌کس به جَبر و زور راهِ خود بدان می‌گشاید. با این حال، آسانتر است آسمان و زمین از میان برود تا اینکه نقطه‌ای از تورات فرو‌افتد! (لوقا ۱۶ : ۱۶-۱۷)
هیچ بخش از کتبِ‌مقدّس از اعتبار ساقط نمی‌شود. (یوحنا ۱۰ : ۳۴)
پس آیا شریعت را با این ایمان باطل می‌سازیم؟ هرگز! بلکه آن را استوار می‌گردانیم. (رومیان ۳ : ۳۱)  
اینکه مسیح، در فرازِ متی ۵ : ۱۷، خویش را تحقق‌بخشنده‌ی «تورات و نوشته‌های انبیا» (که می‌شود، کل کانن عهدِقدیم) معرفی نمود، طبیعتا به آن معناست که او به آموزه‌های آنها معنای راستین و کاملشان را بخشده است. مسیح، در واقع، به‌جای اقرار و اطاعتِ سطحی و بیرونی، بر پایه‌های عمیق و زیربنایی شریعت و پایبندی به آنها، تاکید نمود.
اما، در اینجا، معمولا مسئله‌ای مطرح می‌شود، و آن این است که: تکلیفِ مسیحیان در قبال شریعتِ عهدِقدیم چیست؟ آیا لازم است تا مسیحیانْ شریعتِ موسی را مانند یهودیان زمان عیسی اجرا کنند؟ در این رابطه، مفسر مشهور کتاب‌ِمقدس، دکتر آلبرت بارنز، در تفسیرش، ذیل فرازِ متی ۵ : ۱۸، چنین می‌نویسد:
احکام یهودیان معمولا به سه گونه‌ی اخلاقی، تشریفاتی و قضائی تقسیم می‌شوند. احکام اخلاقی (moral laws) آنانی هستند که برخاسته از طبیعتِ امور می‌باشند، و بر این اساس، ممکن نیست دگرگونه شوند، مانندِ عشق‌ورزیدن به خدا و آفریده‌های او. این قوانین منسوخ‌شدنی نیستند، همان‌گونه که هیچ‌گاه درست نیست که با خدا یا هم‌نوعان خویش دشمنی کنیم. از این گونه احکام، می‌توان از ده فرمان یاد نمود. نجات‌دهنده‌ی ما این احکام را نه منسوخ کرد و نه آنها را با چیزِ دیگری تعویض نمود. احکام مربوط به تشریفات (the ceremonial laws) آنهایی هستند که در خدمتِ برخی حالاتِ خاص اجتماع وضع می‌شوند؛ یا آنهایی هستند که برای تنظیم نمودن مراسم و آدابِ مذهبی مردمی وضع می‌شوند. این احکام، با تغییر نمودن شرایط، ممکن است دگرگونه شوند، در حالی ‌که احکام اخلاقی دگرگون‌نشده برجای می‌مانند. یک ارتشبد در ارتشی ممکن است که به سربازانش فرمان دهد تا گاهی با پوشش قرمز ظاهر شوند، و گاهی با پوشش آبی یا زرد. این قوانین تشریفاتی آنها می‌شود، و به‌دلخواه دگرگون‌شدنی است. [اما] وظیفه‌ی اطاعت از مافوق، و وفادار بودن به میهن، دگرگون‌شدنی نیست.
… گونه‌ی سوم احکامْ احکام ِ قضائی (judicial laws)، یا آنهایی که تنظیم‌کننده‌ی امورِ دادگاه‌ها هستند و در [کانن] عهدِقدیم موجودند، بودند. این احکام از لحاظِ طبیعت، همچون احکام مربوط به تشریفات بودند. احکام قضائی یهودیان سازگار با [شرایطِ] جامعه‌ی مدنی‌شان وضع شده بودند. هنگامی که شرایط سیاسی و اجتماعی آنان دگرگونه گردید، این احکام مسلما دیگر الزام‌آور نبودند. احکام مربوط به تشریفات، با آمدن مسیح، تحقق بخشیده شدند.
البته، نمونه‌های فراوان و غنی‌ای را می‌توان، علاوه بر ده فرمان، از احکام اخلاقی شریعتِ موسی ارائه داد، که تمام آنها در این نوشته نمی‌گنجند. اما، چند نمونه معدود از احکام اخلاقی تورات، پیرامون محبت کردن به هم‌نوع و انسانیت، به قرار زیرند:
و در آنوقت‌ داوران‌ شما را امر كرده‌، گفتم‌: «دعوای‌ برادران‌ خود را بشنويد، و در ميان‌ هركس‌ و برادرش‌ و غريبی‌ كه‌ نزد وی‌ باشد به‌ انصاف‌ داوری‌ نماييد. و در داوری‌ طرف‌داری مكنيد، كوچک را مثل‌ بزرگ‌ بشنويد و از روی‌ انسان‌ مترسيد، زيرا كه‌ داوری‌ از آن‌ خداست‌، و هر دعوایی‌ كه‌ برای‌ شما مشكل‌ است‌، نزد من‌ بياوريد تا آن‌ را بشنوم‌.» (تثنیه ۱ : ۱۶-۱۷) (ترجمه‌ی تفسیری)
يک‌ قانون‌ و یک‌ حكم‌ برای‌ شما و برای‌ غريبی‌ كه‌ در ميان‌ شما مأوا گزيند، خواهد بود. (اعداد ۱۵ : ۱۶) (ترجمه‌ی قدیمی)
با غريبانی‌ كه‌ در سرزمين‌ تو زندگی‌ می‌كنند، بدرفتاری‌ مكن‌. با ايشان‌ مانند ساير اهالی سرزمينت‌ رفتار كن‌، زيرا نبايد از ياد ببری‌ كه‌ تو نيز خودت‌ در سرزمين‌ مصر غريب‌ و بيگانه‌ بودی‌. من‌ خداوندْ خدای تو هستم‌. (لاویان ۱۹ : ۳۳-۳۴) (ترجمه‌ی تفسیری) (همچنین ر. ک. خروج ۲۲ : ۲۱؛ خروج ۲۳ : ۹؛ خروج ۲۴ : ۱۸ و آیات دیگر)
با غريبان‌ و يتيمان‌ به‌ عدالت‌ رفتار كنيد و هرگز لباس‌ بيوه‌زنی‌ را در مقابل‌ قرضی كه‌ به‌ او داده‌ايد گرو نگيريد. هميشه‌ به‌ ياد داشته‌ باشيد كه‌ در مصر برده‌ بوديد و خداوندْ خدايتان،‌ شما را نجات‌ داد. به‌ همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ من‌ اين‌ دستور را به‌ شما می‌دهم‌. (تثنیه ۲۴ : ۱۷) (ترجمه‌ی تفسیری)
احکام اخلاقی در کتاب‌ِمقدس را، در واقع، می‌توان به‌عنوان رونوشتی از ذاتِ قدوس خداوندْ دانست. آنها طبیعت و شخصیتِ خداوندْ را آشکار می‌سازند، و به ما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانیم در این ویژگی‌ها همچون او باشیم و در این خوبی‌ها با او سهیم گردیم. روشن است که عمل‌ کردن برخلافِ آموزه‌ها و اصول اخلاقی نشانه‌ی بی‌ایمانی یا کم‌ایمانی فرد نسبت به خداوند می‌باشد. ربی کپلن درباره‌ی احکام اخلاقی در شریعتِ موسی، چنین می‌نویسد:
… احکام اخلاق را نباید تنها به‌شکل یک سری مقدمات و ترتیبات محافظه‌کارانه یا عرف‌های اجتماعی دید، بلکه نشاءت‌گرفته از نهادِ حقیقت. خاطر انسان هر نوع احساس امنیت (و آرامش) را از دست خواهد داد، و مبتلا به دردهای روانی و انسانی خواهد گردید، آن لحظه که به این سوء‌ظن دچار شود که احکام اخلاق تنها ساخته‌ی دست انسانند. [۱]
در متون کانن عهدِقدیم، به‌ویژه در نوشته‌های پیامبران، اشاره‌های فراوان و برجسته‌ای را می‌توان به  اهمیتِ ذاتی احکام اخلاق (در مقایسه با احکام مربوط به تشریفات و قضاوت) یافت.
من از شما محبت می‌خواهم نه قربانی. من از هدايای شما خشنود نيستم، بلكه خواهان آنم كه مرا بشناسيد. (هوشع ۶ : ۶) (ترجمه‌ی تفسیری)
خداوند می‌فرمايد: «من از ظاهرسازی و رياكاری شما نفرت دارم كه با عيدها و مجالس مذهبی خود، وانمود می‌كنيد كه به من احترام می‌گذاريد. من قربانی‌های سوختنی و شكرگزاری شما را نمی‌پذيرم و به قربانی‌های سلامتی شما توجه نمی‌كنم. سرودهای حمد خود را از من دور كنيد، زيرا من به آنها گوش نمی‌دهم. به‌جای آن، بگذاريد عدالت مانندِ رودخانه و انصاف همچون نهر دايمی جاری شود.» (عاموس ۵ : ۲۱-۲۴) (ترجمه‌ی تفسیری)
وقتی برای عبادت خداوندْ خدای قادر مطلق می‌آييم، چه چيز به‌حضور او بياوريم؟ آيا اگر بهترين گوساله‌ها را برای او قربانی كنيم، او از ما راضی خواهد شد؟ اگر هزاران گوسفند و ده‌ها هزار نهر پر از روغن زيتون به او تقديم كنيم، او از ما خشنود خواهد گرديد؟ آيا اگر فرزند ارشد خود را برای گناه خود قربانی كنيم، او گناه ما را خواهد بخشيد؟ خداوند به ما فرموده است كه از ما چه می‌خواهد. آنچه او از ما می‌خواهد اين است كه رحم و انصاف داشته باشيم و با كمال فروتنی احكامش را به‌جا آوريم. (میکا ۶ : ۶-۸) (ترجمه‌ی تفسیری)
هرگاه‌ دست‌هايتان‌ را به‌سوی‌ آسمان‌ دراز كنيد، روی‌ خود را از شما برخواهم‌ گرداند و چون‌ دعای‌ بسيار كنيد، اجابت‌ نخواهم‌ نمود؛ زيرا دست‌های‌ شما به‌ خون‌ آلوده‌ است‌. خود را بشوييد و طاهر شويد! گناهانی‌ را كه‌ در حضور من‌ مرتكب‌ شده‌ايد، از خود دور كنيد. نيكوكاری‌ را بياموزيد و با انصاف‌ باشيد. به‌ مظلومان‌ و يتيمان‌ و بيوه‌زنان‌ كمک‌ كنيد. (اشعیا ۱ : ۱۵-۱۷) (ترجمه‌ی تفسیری)
عیسی مسیح نیز در جای‌جای مواعظش بر این موضع پیامبران در موردِ اهمیت و جاودانگی ذاتی احکام اخلاقی تاکید نموده است. (به‌عنوان مثال، ر. ک. متی ۱۹: ۱۹؛ متی ۲۳: ۳۷-۳۹؛ لوقا ۱۰: ۲۷-۲۸؛ و رومیان ۱۳: ۹) بدیهی است که احکام دگرگون‌نشدنی اخلاقی که در شریعت موسی و نوشته‌های پیامبران یافت می‌گردند، در مسیحیت، به همان اندازه دارای اهمیت هستند که آموزه‌ها و حقایق مطرح‌شده در متون کانن عهدِجدید محوری دانسته می‌شوند.
دو گونه‌ی دیگری از احکام تورات، همانطور که بیان شد، احکام مربوط به تشریفات و احکام قضایی هستند. آنچه در میان این دو گونه احکام مشترک است، نسبی بودن کاربرد و اهمیتِ آنها می‌باشد. آنطور که کتاب‌ِمقدس به ما تعلیم می‌دهد، اهمیتِ اصلی احکام مربوط به تشریفات در نمادین بودن آنها است. به عنوان نمونه، پیرامون حکم ختنه، در کتابِ‌مقدس چنین می‌خوانیم:
و گوشت‌ قَلَفة‌ خود را مختون‌ سازيد، تا نشانه‌ی‌ آن‌ عهدی‌ باشد كه‌ در ميان‌ من‌ و شما [= ابراهیم، خانواده‌اش، و نسل اسحاق] است‌. (پیدایش ۱۷ : ۱۱)
پولس رسول نیز در اینباره چنین می‌نویسد:
امّا [ابراهیم] نشانه‌ی ختنه را یافت تا مُهری باشد بر آن پارسایی که پیش از ختنه‌شدن و از راهِ ایمان نصیبش شده بود. (رومیان ۴ : ۱۱)
پیرامون حکم شبات، خداوند می‌فرماید:
و تو بنی‌اسرائيل‌ را مخاطب‌ ساخته‌، بگو: «البته‌ سَبَّت‌های‌ مرا نگاه‌ داريد. زيرا كه‌ اين‌ در ميان‌ من‌ و شما، در نسل‌های‌ شما، نشانه‌ای‌ خواهد بود تا بدانيد كه‌ من‌ خداوندْ‌ هستم‌ كه‌ شما را تقديس‌ می‌كنم‌.» (خروج ۳۱ : ۱۳)
و سَبَّت‌های مرا تقديس‌ نماييد تا در ميان‌ من‌ و شما نشانه‌ای‌ باشد، و بدانيد كه‌ من‌ خداوندْ‌ خدای‌ شما هستم‌. (حزقیال ۲۰ : ۲۰)
پیرامون عید فطیر (یکی از جشن‌های ملی-مذهبی یهودیان)، چنین می‌خوانیم:
و در آن‌ روز پسر خود را خبر داده‌، بگو: «اين‌ است‌ به‌ سبب‌ آنچه‌ خداوند به‌ من‌ كرد، وقتی كه‌ از مصر بيرون‌ آمدم‌. و اين‌ برای‌ تو نشانه‌ای‌ بر دستت‌ خواهد بود و یادبودی‌ در ميان‌ دو چشمت‌، تا شريعت خداوند در دهانت‌ باشد. زيرا خداوندْ تو را به‌ دست‌ قوی‌ از مصر بيرون‌ آورد.» (خروج ۱۳ : ۸-۹)
یا، هدف از برگزاری عید خیمه‌ها، چنین عنوان شده است:
تا نسل‌های‌ شما بدانند كه‌ من‌ بنی‌اسرائيل‌ را، وقتی‌ كه‌ ايشان‌ را از زمين‌ مصر بيرون‌ آوردم‌، در خيمه‌ها ساكن‌ گردانيدم‌. من‌ خداوندْ‌ خدای‌ شما هستم‌. (لاویان ۲۳ : ۴۳)
در واقع، تمام جشن‌هایی که خداوندْ حکم برگزار نمودن آنها را به جماعتِ یعقوب داد، در اصل نشانه‌هایی بودند که به‌وسیله‌ی آنها قوم اسرائیل می‌بایستی به‌یاد می‌آوردند که خداوند چگونه آنان را با قدرتِ عظیم خود محافظت نمود و آنان را از سرزمین مصر بیرون آورد و به سرزمین موعود راهنمایی کرد. در حالتِ کلی، می‌توان چنین گفت که هدفِ کلی از احکام مربوط به تشریفات در شریعت آن بود تا بنی‌اسرائیل رخ‌دادها و حقایقی را که به‌یاد داشتن آنها نقشی اساسی و مهم در نجاتِ آنها و رابطه‌شان با خداوندْ بازی می‌نمودند، همواره در خاطرشان زنده نگه‌دارند، و بدین‌وسیله انسجام ملی-مذهبی-فرهنگی آنها و پیوندشان با خداوندْ خدایشان مستحکم گردد.
یکی از بخش‌های مهم احکامِ مربوط به تشریفات، احکام مربوط به اهداء قربانی‌ها هستند. قربانی دادن همیشه راجع به ترمیم و نگه‌داری  جامعه و روابطِ شخصی درون جامعه بود (که این شامل خداوند، به‌عنوان عضوی از این جامعه، نیز می‌شد). در عهدِقدیم، بر قوم اسرائیل چنین مقرر شده بود که آنها، هر سال، در روز کفّاره، می‌بایستی به‌منظور پاک کردن و بخشش گناهانشان، قربانی‌ای را به خداوندْ تقدیم کنند. (ر.ک. لاویان ۱۶)
در حقیقت، بنا‌بر شریعت [ـِ موسی]، تقریباً همه‌چیز به‌وسیله‌ی خون پاک می‌شود و بدون ریختن خون، آمرزشی نیست. (عبرانیان ۹ : ۲۲)
البته، بر مبنای حقایقی که در متون کانن عهدِجدید به‌صراحت آشکارسازی شده‌اند، درمی‌یابیم که چنین تشریفاتی در واقع نشانه‌ و پیشگونه‌ای بودند از نقشه‌ی اصلی خداوندْ برای نجاتِ بشر و بخشش گناهانشان، به‌واسطه‌ی خون کفاره‌دهنده‌ی مسیح.
امّا چون مسیح در مقام کاهن‌اعظمِ آن امورِ نیکو ظاهر گشت که هم‌اکنون واقع شده‌اند، به خیمه‌ای بزرگتر و کاملتر داخل شد که به‌دست انسان ساخته نشده است و به دیگر سخن، به این خلقت تعلّق ندارد. و به خون بزها و گوساله‌ها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قدس‌الاقداس داخل شد و رهایی ابدی را حاصل کرد. زیرا اگر خون بزها و گاوها و پاشیدن خاکسترِ گوساله بر آنان که به لحاظ آیینی ناپاکند، ایشان را تقدیس می‌کند تا به‌ظاهر پاک باشند، چقدر بیشتر، خون مسیح که به‌واسطه‌ی آن روح جاودانی، خویشتن را بی‌عیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم! (عبرانیان ۹ : ۱۱-۱۴)
در واقع، احکام تشریفاتی عهدِقدیم در اصل تنها سایه و نشانه‌ای از آن‌ صورت‌های واقعی‌ای بودند که قوم اسرائیل می‌بایستی آنها را در خاطرهایشان نگاه می‌داشتند. آنها در حقیقت، سایه‌هایی از حقایقی برتر بودند.
احکام مربوط به تشریفات و احکام قضائی را می‌توان از دیدگاهِ فرهنگی نیز در نگر گرفت. به عنوان نمونه، به برگرفته‌ی زیر توجه کنید:
وقتی‌ خانه‌ تازه‌ای‌ می‌سازيد، بايد ديوار كوتاهی‌ دورتادور پشت‌ بام‌ بكشيد تا از افتادن‌ اشخاص‌ جلوگيری‌ كرده‌، مسئول‌ مرگ‌ كسی‌ نشويد. (تثنیه ۲۲ : ۸) (ترجمه‌ی تفسیری)
در نگاه نخست، چنین برمی‌آید که صورت بیرونی این حکم برای خانه‌هایی وضع شده که قرار بود آن زمان، در سرزمین اسرائیل ساخته شوند. این حکم امروزه، به این شکل، برای مسیحیان کاربردی ندارد. اما، آنچه در هر حال، از این برگرفته برمی‌آید، سفارش به رعایت اصول ایمنی می‌باشد.
یا، در فراز دیگری، در تورات، چنین می‌خوانیم:
هنگام‌ عزاداری‌ برای‌ مردگان‌ خود مثل‌ بت‌پرستان‌ بدن‌ خود را زخمی‌ نكنيد و مانند آنها روی‌ بدن‌ خود خالكوبی ننماييد. (لاویان ۱۹ : ۲۸) (ترجمه‌ی تفسیری)
پیامی که به‌وضوح از این برگرفته برمی‌آید، آن است که هر نوع آداب رسوم دلخراش و خلاف انسانیتی (مانند قمه‌زنی و غیره) که برخی از مشرکان (و کلا غیرمسیحیان) در مراسم مذهبی-قومی خویش برگزار می‌کنند، نزد خداوند قبیح است؛ و باید که خودمان را و کلیسایمان را از چنین مراسم‌های کفرآلود و شیطانی، و خطرِ شبیه شدن به این افرادْ، آگاه و برحذر نگاه داریم.
نمونه‌های دیگری که می‌توان ارائه داد، احکام قضایی‌ای هستند که درباره‌ی عفت عمومی و شخصی می‌باشند، مانند احکام مربوط به زنا، بی‌بندباری اخلاقی، و موارد دیگر. البته، روشن است که صورتِ بیرونی این احکام، در عصر عهدِجدید و به‌ویژه برای مسیحیان، کاربردِ اجرایی و قضائی ندارد. اما، همانطور که نشان دادیم، با مطالعه‌ی این قبیل احکام، می‌توان به مسائل و حقایقی پی‌ برد که یک مسیحی در زندگی خصوصی و اجتماعی‌اش باید به آنها توجه داشته باشد.
کلا، چنین به‌نگر می‌آید که مسیحیان با مطالعه و بررسی متون آسمانی کتاب‌ِمقدس، بایستی تلاش نمایند تا به اراده‌ و خواستِ خداوند برای خویش پی ببرند، و دریابند که چه چیزهایی موجب رستگاری یا هلاکت آنها می‌شوند. در عین حال، آنچه مسلم می‌نماید آن است که عهدِقدیم در مقایسه با عهدِجدید، تنها سایه‌ای از صورتی حقیقی می‌باشد، و این عهدْ که با قوم اسرائیل بسته شد (تثنیه ۳۳ : ۴)، با آمدن مسیح، و به‌واسطه‌ی او، به آن نهایتی که مطلوب بود، دست یافت و به‌انجام رسید.
چون زمان مقرر به‌کمال فرارسید، خدا پسر خود را فرستاد که از زنی زاده شد و زیر شریعت به‌دنیا آمد. (غلاطیان ۴ : ۴)
ساعت مقرر فرارسید و عیسی با رسولان خود بر سفره بنشست. آنگاه به ایشان گفت: «اشتیاق بسیار داشتم پیش از رنج کشیدنم، این پِسَخ را با شما بخورم. زیرا به شما می‌گویم که دیگر از آن نخواهم خورد تا آن هنگام که در پادشاهی خدا تحقق یابد.» پس جامی برگرفت و شکر کرد و گفت: «این را بگیرید و میان خود تقسیم کنید. زیرا به شما می‌گویم که تا آمدن پادشاهی خدا دیگر از محصول مو نخواهم نوشید.» همچنین نان را برگرفته، شکر کرد و پاره نمود و به آنها داد و گفت: «این بدن من است که برای شما داده می‌شود؛ این را به‌یاد من به‌جا آرید.» به همینسان، پس از شام جام را برگرفت و گفت: «این جام، عهدِ جدید است در خون من، که به‌خاطر شما ریخته می‌شود. …» (لوقا ۲۲ : ۱۴-۲۰)
ای برادران، آرزوی قلبی و دعای من به درگاه خدا برای قوم اسرائیل این است که نجات یابند. زیرا درباره‌ی ایشان می‌توانم شهادت دهم که برای خدا غیرت دارند، امّا نه از روی معرفت. زیرا به‌سبب ناآگاهی از آن پارسایی که از خداست، و از آن‌رو که در پی اثبات پارسایی خویش بودند، در برابر آن پارسایی که از خداست، سر فرود نیاوردند. زیرا مسیح غایتِ شریعت است تا هر‌که ایمان آوَرَد، پارسا شمرده شود. (رومیان ۱۰ : ۱-۴)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا با نظرات خود مارادراهدافمان ياري دهيد